انسان اطلاعاتی که بدست میآورد و باورهایش بر چند نوع میتواند باشد:
1) تجربیات شخصی. مثلاً از کودکی اشیا را نگاه کرده بو کرده و لمس کرده و می چشد و اطلاعاتی کسب می کند.
2) تلقین و شنیدن. مثلاً دین هرکس به او تلقین میشود. یهودیان فکر میکنند بهترین دین را دارند و مسلمانان و بهائیان و بودائی ها هم همین فکر را می کنند.مثلاً شیعیان میگویند امام علی جانشین پیامبر بوده و سنیها میگویند ابوبکر جانشین محمد بوده و این را تلقین کرده کودک می پذیرد.
یا شخصی اهل تحقیق نیست از دیگران علل را میپرسد و در ذهن نگه میدارد . مثلاً شخصی در زمان رسول الله میپرسد خورشید کجا میرود یک باورمند به قرآن به او میگوید در دریای گل آلود فرو میرود و این باور او میشود.
3) شهودی. شخص با روشهایی که می پندارد او را به حقیقت خواهند رساند به تفکر و تله پاتی و خلسه و تشنج میرود. مثلاً مواد مخدر مصرف میکند یا روشهای دیگر. فرد الهاماتی دریافت میکند و آن را وحی و الهام مینامد و آن را درست می پندارد. مثلاً محمد رسول الله از طریق وحی دریافت که خورشید در دوردست ها به درون دریای گل آلود فرو میرود و آن را درست پنداشت. همچنین وی از طریق وحی دریافت تمام موجودات زنده مذکر و مونث دارند و آن را درست پنداشت امروزه میدانیم موجودات زندهای بدون جنسیت و تک جنسیتی نیز وجود دارند.
4) عقل محض. روش ارسطو بوده و تا دوران رنسانس برقرار بود. در این روش انسان تنها با اتکا به عقل و بدون آزمایش کسب معرفت می کند. مثلاً ارسطو دریافت اجسام سنگینتر زودتر از ارتفاع به زمین میرسند و گالیله ثابت کرد که اشتباه است.
5) روش علمی که با فرضیه و آزمایش و قانون همراه است و از وقتی انسان به این شیوه روی آورده به سرعت مدارج ترقی را در عرصه های علوم مختلف از انسانی تا تکنولوژی پیموده است. مثلاً نیوتن با آزمودن جرم و فواصل و زمانهای سقوط اجسام رابطه ریاضی قوانین نیوتنی را کشف کرد که امروزه پایههای مکانیک است.
بسیاااااااااار دقیق و مو شکافانه...
پاسخحذفعاشق نوشته های این وبسایتم.. درووووووود بر شما...:***