دیدار شاه با امام زمان و حضرت عباس

ز نوشته های شاه در آخرین کتابش، پاسخ به تاریخ:

رضاشاه معتقد بود که هیچ ملتی نمیتواند در قرن بیستم به حیات خود ادامه دهد مگر آن که هیچ از تاریکی و ظلمت رها شود. او بحق می گفت: معنویت واقعی بمراتب مهم تر و بالاتر از اقتصاد و سیاست است؛ و به همین جهن نیز ایمان و اخلاصش تا بدان پایه بود که حتی خدا را به عنوان یک ناظر امور انتخاباتی یا سرمهندس چاه نفت قلمداد میکرد.

رضاشاه برای همه پسرانش اسم رضا را بصورت ترکیبی با نامهای دیگر انتخاب کرد. و این هیچ دلیل دیگری نداشت جز آن که پدرم برای این فرزند امام علی (ع) احترام خاصی قائل بود و بارها برای زیارت بارگاه این امام جلیل القدر به مشهد رفت. موقعی که رضا شاه به سلطنت رسید، تشکیلات مربوط به بارگاه امام رضا وضعیتی متروکه داشت؛ مبالغ هنگفتی بدهکار بود؛ و ساختمانهایش بصورت مخروبه خودنمایی میکرد. اما رضا شاه همه چیز را بازسازی کرد و به صورتی آبرومندانه در آورد.

در زمان سلطنت من تشکیلات بارگاه امام رضا آستان قدس رضوی به اوج عظمت و اعتلا رسید و به صورت یکی از مراکز بسیار مهم جهان اسلام در آمد. این وضع مرهون نذوراتی بود که از سوی علاقه مندان به امام رضا-از جمله خود من-برای بارگاه امام رضا در نظر گرفته شد و تشکیلات آن به صورتی در آورد که علاوه بر تاسیسات مختلف مذهبی مالک واحدهای صنعتی و کارخانه ها و مجتمع های کشت و صنعت و بیمارستانها و سازمانهای خیریه متعدد شد. ضمناً ناگفته نماند که خود من شخصاً بسیاری از اماکن مذهبی در ایران و مسجدها را در ایران و خارج از کشور ترمیم و بازسازی کرده ام.

همه میدانند که وجوه و اعانات اهدائی به بنیادهای مذهبی به هیچوجه قابل دخل و تصرف نیست؛ ولی گفتنی است که حکومت جدید ایران خودسرانه دستور مصادره چنین اعاناتی را داده است. یکی از اقدامات پدرم، دفاع از معتقدات مذهبی ما در مقابل یورش تبلیغاتی ماتریالیست هایی بود که میخواستند «مساجد با خاک یکسان شود»، ولی این روش پدرم هرگز به معنای قبول ادعاهای آن گروه از مذهبیونی نبود که افکار ارتجاعی داشتند.

.....

در اینجا باید اذعان کنم که به پیروی از پدرم، من از همان اوان زندگی توانستم به اهمیت نیایش و دعا خواندن واقف شوم. و این البته بر خلاف فراگیریهای دوران کودکی-که بیشتر حالت حفظ کردن سرسری مطالب را دارد-به صورتی عمیق و از ته قلب بود. چنانکه نویسندگان متعددی نیز درباره روحیات من در دوران کودکی مطالبی کم و بیش منطبق بر واقعیت نوشته اند.

اندکی بعد از تاجگذاری پدرم، من به بیماری حصبه مبتلا شدم؛ و هر روز حالم بیشتر رو به وخامت می رفت، تا آن که یک شب «علی» (ع) امام اول خودمان را به خواب دیدم. با همان اطلاعات اوان کودکی فوراً متوجه شدم که او کسی جز «علی» نیست؛ زیرا در دست راست خود شمشیر ذوالفقار را - همانطور که در تصویرهایش میبینیم-داشت. او با دست دیگرش جامی حاوی یک نوع مایع به من خوراند؛ و فردای آن شب تب من فرونشست و حالم به سرعت رو به بهبود نهاد.

چندی بعد از آن، در اثناء تابستان موقعی که عازم یک محل زیارتی در کوهستان به نام «امامزاده داود» بودم، از فراز اسب به روی تخته سنگی افتادم و از حال رفتم. همراهانم تصور کردند که من مرده ام، اما من حتی خراشی برنداشته بودم. و این البته علتی نداشت جز آنکه موقع افتادن از اسب مشاهده کردم که یکی از قدیسین ما به نام «عباس» مرا گرفت و بر زمین نهاد.

مشاهده آن رویا و این منظره را بعدها مواجهه با صحنه دیگری تکمیل کرد، و آن برخورد با امام غایب در نزدیکی کاخ تابستانی شمیران بود؛ این امام بر اساس اعتقادات مذهبی ما باید یک روز ظاهر شود و دنیا را نجات بخشد.

این قبیل مکاشفات و رویاها، برای کسانی که ایمان مذهبی ندارند، حالتی مرموز دارد و قابل فهم نیست. ولی همین وضعیت به اضافه چهار حادثه ای که بعداً برایم پیش آمد، کاملاً همین وضعیت و اضافه چهار حادثه ای که بعداً برایم پیش آمد، کاملاً به من ثابت کرد که ایمان عمیق مذهبی مهم ترین حامی من در برابر حوادث ناگوار خواهد بود. تا جایی که دو بار معجزه آسا از مهلکه حوادث ناگوار خواهد بود. تا جایی که دو بار معجزه آسا از مهلکه حوادث به سلامت جستم؛ و دو بار نیز از خطر سوء قصد نجات یافتم.

پاسخ به تاریخ، محمد رضا پهلوی، ترجمه دکتر حسین ابوترابیان، انتشارات زریاب، چاپ 7ام، 1385، برگ 79تا 82

این ترجمه با نسخها های انگلیسی کتاب به شرح زیر مطابقت داده شد و کاملاً دقیق و درست است.

The Shah's Story, Mohammad Reza Pahlavi, Translated from French by Teresa Waugh, London,Michael Joseph LTD 1980, P 38.
Answer to History, by Mohammad Reza Pahlavi The Shah of Iran, Stein and Day, NY, 1980, P 57






۲ نظر:

ناشناس گفت...

با درود و خسته نباشید به یار ایرانی نازنین. بزرگوار در زمانی که محمد رضا شاه این حرفهارو زده بسیاری از کسانی که امروز نقد اسلام می کنند به مراتب از شاه متعصب تر بودند. و نکته ای که بسیاری در نظر نمی گیرند این است که دین امری خصوصی است اگر جه اسلامو اصلا نمیشه اسمشو دین گذاشت. اما محمد رضا شاه بر عکس بسیاری که می خواهند ایشان را بسیار مذهبی نشان دهند در کارهایی که کرده کاملا خلاف قوانین اسلام و بسیار مدبرانه عمل کرده است. حق رای دادن به زنها در جامعه ای که حتی همه آن آقایانی فاجعه 57 را بوجود آوردند، به مخالفت با آن پرداختند کار ساده ای نیست. امروز منتقدان شاه چون می بینندجوانها از دین زده شده اند این قسمت زندگی شاه را برجسته کرده اند در حالیکه همان کسانی که در سال 57 به خیابانها ریختند شعارشان این بود که شاه کافر هست. شاه ضد اسلامست. روزنامه ها را بخوانید. گرامی من نمیدونم آیا شما مانند من یک فرد عادی هستی یا نه. اما برای من شخص مهم نیست. بهیچ عنوان اگر پدرم هم خیانت کرده باشه میگم خائن و ازش متنفرم. اما اینو فهمیدم همه آنکسانی که دانسته این بخش زندگی شاه را برجسته می کنند اما در مقابل عقیده خودشان را در آن موقع بیان نمی کنند و یا اینکه از آنهمه کارهای مدرن محمد رضا شاه که همه بر ضد اسلام بود سخن نمی رانند دشمنان ایرانند. من اعتقاد دارم اگر پهلوی ها نبودند امروز حتیایرانی وجود نداشت و اگر وجود داشت پسرفته ترین کشور بودیم. محمد رضا شاه حق رای به زنها داد و این بزرگترین تو دهنی به اسلامیستها بود.
همه آنکسانیکه به محمد رضا شاه ایراد میگیرند من از ایشان پرسشی دارم خیلی ساده
چطور محمد رضا شاه بیسواد یک نفر بود رفت و شما آنهمه دکتر و مهندس (مزدور به نظر من بیشترشان مزدور بیگانه بودند) ماندید و کشور را در دست گرفتید و هنوزز هم بسیاری پشت پرده از گردانندگان رژیم هستید، پس چرا ایران به این نکبت رسید؟
من بعد 35 سال سن به این نتیجه رسیدم (با مطالعه فراوان نه از روی احساس حرفی بخوام بگم) همه کسانی که ضد محمد رضا شاه بودند و هستند یا هنوز آگاهی کامل به واقعیات تاریخ ندارند، یا احساسی و کودکانه قضاوت می کنند یا مزدور بیگانه اند.
ما ملت ایران امروز هیچ پناهی نداریم.
هیچ. همه آن کسانیکه ادعای ایراندوستی می کنند اما در پشت پرده دستشون تو دست آخونداست. به ویژه کسانیکه میان تو صدای آمریکا و بی بی سی من میدونم که میگم.
بهر روی از مطالب روشنگرانه تان بسیار سپاسگزارم.
کاش روزی برسه که همگان بیندیشند. اما دشمنان انسانیت اندیشیدن را از انسانها گرفته اند. زمانیکه هیچ اینترنتی نبود من 2 بار کامل قرآن را بدون اینکه خانواده ام و یا دوستانم در خوابگاه بفهمند خواندم و همان زمان (سال 75) وقتی با بسیاری حرف میزدم همه میگفتن تو کافری حالا چون ضد دینی مد شده اونا از من خیلی بیشتر ضد اسلام شدن. و اگه فردا چیز دیگری مد بشه میرن دنبال اون. اما اگر خرد انسان رهبر انسان باشه سراسر راستی ها را خواهد دید

ناشناس گفت...

با درود و خسته نباشید به یار ایرانی نازنین. بزرگوار در زمانی که محمد رضا شاه این حرفهارو زده بسیاری از کسانی که امروز نقد اسلام می کنند به مراتب از شاه متعصب تر بودند. و نکته ای که بسیاری در نظر نمی گیرند این است که دین امری خصوصی است اگر جه اسلامو اصلا نمیشه اسمشو دین گذاشت. اما محمد رضا شاه بر عکس بسیاری که می خواهند ایشان را بسیار مذهبی نشان دهند در کارهایی که کرده کاملا خلاف قوانین اسلام و بسیار مدبرانه عمل کرده است. حق رای دادن به زنها در جامعه ای که حتی همه آن آقایانی فاجعه 57 را بوجود آوردند، به مخالفت با آن پرداختند کار ساده ای نیست. امروز منتقدان شاه چون می بینندجوانها از دین زده شده اند این قسمت زندگی شاه را برجسته کرده اند در حالیکه همان کسانی که در سال 57 به خیابانها ریختند شعارشان این بود که شاه کافر هست. شاه ضد اسلامست. روزنامه ها را بخوانید. گرامی من نمیدونم آیا شما مانند من یک فرد عادی هستی یا نه. اما برای من شخص مهم نیست. بهیچ عنوان اگر پدرم هم خیانت کرده باشه میگم خائن و ازش متنفرم. اما اینو فهمیدم همه آنکسانی که دانسته این بخش زندگی شاه را برجسته می کنند اما در مقابل عقیده خودشان را در آن موقع بیان نمی کنند و یا اینکه از آنهمه کارهای مدرن محمد رضا شاه که همه بر ضد اسلام بود سخن نمی رانند دشمنان ایرانند. من اعتقاد دارم اگر پهلوی ها نبودند امروز حتیایرانی وجود نداشت و اگر وجود داشت پسرفته ترین کشور بودیم. محمد رضا شاه حق رای به زنها داد و این بزرگترین تو دهنی به اسلامیستها بود.
همه آنکسانیکه به محمد رضا شاه ایراد میگیرند من از ایشان پرسشی دارم خیلی ساده
چطور محمد رضا شاه بیسواد یک نفر بود رفت و شما آنهمه دکتر و مهندس (مزدور به نظر من بیشترشان مزدور بیگانه بودند) ماندید و کشور را در دست گرفتید و هنوزز هم بسیاری پشت پرده از گردانندگان رژیم هستید، پس چرا ایران به این نکبت رسید؟
من بعد 35 سال سن به این نتیجه رسیدم (با مطالعه فراوان نه از روی احساس حرفی بخوام بگم) همه کسانی که ضد محمد رضا شاه بودند و هستند یا هنوز آگاهی کامل به واقعیات تاریخ ندارند، یا احساسی و کودکانه قضاوت می کنند یا مزدور بیگانه اند.
ما ملت ایران امروز هیچ پناهی نداریم.
هیچ. همه آن کسانیکه ادعای ایراندوستی می کنند اما در پشت پرده دستشون تو دست آخونداست. به ویژه کسانیکه میان تو صدای آمریکا و بی بی سی من میدونم که میگم.
بهر روی از مطالب روشنگرانه تان بسیار سپاسگزارم.
کاش روزی برسه که همگان بیندیشند. اما دشمنان انسانیت اندیشیدن را از انسانها گرفته اند. زمانیکه هیچ اینترنتی نبود من 2 بار کامل قرآن را بدون اینکه خانواده ام و یا دوستانم در خوابگاه بفهمند خواندم و همان زمان (سال 75) وقتی با بسیاری حرف میزدم همه میگفتن تو کافری حالا چون ضد دینی مد شده اونا از من خیلی بیشتر ضد اسلام شدن. و اگه فردا چیز دیگری مد بشه میرن دنبال اون. اما اگر خرد انسان رهبر انسان باشه سراسر راستی ها را خواهد دید