گسترش یافتن کائنات

نگارنده (گان):آرش بیخدا
این نوشتار از مجموعه ردیه هایی است که بر ادعاهای وجود معجزات علمی در قرآن نوشته شده است، توصیه میشود پیش از خواندن این نوشتار مقدمه را در نوشتاری با فرنام "معجزات علمی قرآن" بخوانید.

قبل از مطالعه این برگ شایسته است مطالبی که در مقدمه ای با فرنام "معجزات علمی قرآن" آمده است را مطالعه بفرمایید.
اسلامگرایان ادعا میکنند تازینامه تئوری گسترش کائنات هابل را در آیه زیر پیش بینی کرده است. و این را به کرار بعنوان معجزه علمی قرآن مطرح میکنند و سعی در منحرف کردن جوانان و مغز های سالم به سمت اسلام و خرافات و جنون دینی دارند.
قرآن سوره الذاریات آیه 47
و آسمان را به نیرو بر افراشتیم، و آنرا گسترش میدهیم.
البته طبق معمول و بر اساس آنچه در معجزات علمی قرآن گفته شد، این هم نوعی معجزه سازی است و اکثر مترجم ها آنرا به معنی دیگری ترجمه کرده اند، بعنوان مثال، به چند ترجمه فارسی و انگلیسی زیر توجه کنید.
ترجمه عبد المحمد آیتی:
و آسمان را به نیرو بر افراشتیم و حقی که ما توانمندیم!
آیت الله مکارم:
و ما آسمان را با قدرت بنا کردیم و همواره به آن وسعت میبخشیم!
YUSUFALI:
With power and skill did We construct the Firmament: for it is We Who create the vastness of pace

PICKTHAL:
 We have built the heaven with might, and We it is Who make the vast extent

SHAKIR:
And the heaven, We raised it high with power, and most surely We are the makers of things ample
همانطور که پرواضح است تنها ترجمه های افراد شیادی مثل آیت الله مکارم شیرازی است که از وسعت بخشیدن و گسترش صحبت میکند، و این لابد از مبین بودن و کامل بودن قرآن است که معلوم نیست واقعا چه میگوید و هرکسی آنرا به نحو مختلفی ترجمه میکند! اما بطور کلی کلمه ای که از آن به معنی گسترش سوء معنی میشود به معنی "غنی کردن" است و تنها یکبار دیگر در قرآن از آن استفاده شده است که معنی آن در آن آیه "ثروتمند" است (سوره بقره آیه 236)، نه گسترش دادن و نه وسعت یافتن.
اولین نکته که باید بدان توجه کرد این است که بسیاری از مفاهیمی که در قرآن وجود دارند، دقیقا کپی برداری شده از مفاهیم مسیحی و یهودی است. بطور کلی میتوان ادعا کرد اسلام هیچ مفهومی فراتر از فرهنگ عرب و آیین یهود و مسیحیت را در خود ندارد. یکی از بهترین راه های کشف تقلب در امتحانات پیدا کردن پاسخ های غلط ولی مشابه بین دانش آموزان است، بعنوان مثال فرض کنید جواب مسئله ای در یک امتحان ریاضی عدد 15 است.  حال اگر دو دانش  آموز هردو جواب مسئله را 19 محاسبه کنند، معلم قاعدتاً باید به این مسئله شک کند که این دو شخص از روی یکدیگر تقلب کرده اند. حال وقتی یک مفهوم غلط هم در قرآن و اسلام وجود دارد و هم در کتابهای پیش از اسلام، میتوان به این نتیجه رسید که در اینجا تقلبی صورت گرفته است، بعنوان مثال وقتی از پیامبر بیسواد اسلام در مورد هلال ماه سوال میکنند، او پاسخ مضحک زیر را از طرف الله نقل میکند:
قرآن سوره بقره آیه 189:
از تو درباره هلالهای ماه میپرسند، بگو: برای آن است که مردم وقت کارهای خویش و زمان حج را بشناسند...
و چون آشکار است که علت هلالی دیده شدن ماه مربوط به زاویه دیدی است که ما نسبت به ماه از روی زمین داریم و زاویه ای که خورشید از آن به ماه نور افشانی میکند و همین باعث شده بود که فیثاغورس به گرد بودن زمین پی ببرد، این پاسخ محمد آشکارا ناشی از نادانی او و الله، دوست تخیلی او است که دلیل وجود هلال ماه را این میداند که مردم بتوانند از آن برای تشخیص عبادات و حج استفاده کنند.
دکتر مسعود انصاری در کتاب بازشناسی قرآن صفحه 219 شرح میدهد که محمد حتی همین استدلال پوچ و غلط را نیز از یهودیان که در کتابهایشان دلیل هلال ماه برای حج و عبادات و... توصیف شده است اقتباس کرده است.
ذکر این نکته از آنجا اهمیت دارد که این تقلب و دزدی ادبی در مورد همین قضیه گسترش کائنات نیز وجود دارد، یعنی این محمد نیست که چنین حرفی را زده است، بلکه وی بازهم این مطلب را از یهودیان و بطور مشخص از کتاب تورات دزدی ادبی کرده است. این عبارت درواقع در کتاب اشعیای نبی که بیش از هزار سال قبل تر از محمد می زیسته است نیز، به گونه ای بدون ابهام آمده است.
تورات اشعیای نبی 51:13
آیا مرا که آفریننده شما هستم و زمین را بنیاد نهادم و آسمانها را بر آن گسترانیدم، فراموش کرده اید؟...
تورات اشعیای نبی 42:5
خداوند، خدایی که آسمانها را آفرید و گسترانید و زمین را و هرچه که در آن است بوجود آورد...
لذا بهتر است اسلامگرایان بدانند که حتی اگر پیشبینی درستی هم شده باشد، امتیاز آن مربوط به یهودیان است نه اسلام، لذا این مسئله اساساً معجزه اسلامی نیست.
حال باید دید چرا در کتاب اشعیای نبی و محمد رسول الله از عبارت گسترش (با فرض اینکه در قرآن نیز به همین مفهوم آمده باشد) استفاده شده است. در دیدگاه مالیخولیایی دینی خداوند بوسیله قرار دادن آسمانها، آبهای بهشت را از آبهای زمین جدا میکند و سپس آنرا به 7 آسمان گسترش میدهد، و این گسترش دادن همیشه به این معنی بوده است تا اینکه هابل تئوری گسترش خود را ارائه داد و از آن پس اسلامگرایان به دروغپردازی جدید خود در لباس علم و دانش پرداختند. جالب است که در آیه بعدی یعنی آیه 48 همین سوره نیز اشاره میکند که همان خدایی که لابد کائنات را میگستراند در حال فرش کرد کردن و گستراندن زمین نیز هست، زیرا این دو فعل دقیقا به یک حالت آمده اند، بنابر این اگر فرض کنیم منظور واقعا این است که کائنات در حال گسترش است، پس باید فرض کنیم که زمین نیز در حال گسترش است، که چنین چیزی بازهم غیر علمی است زیرا زمین دیگر در حال گسترده شدن نیست و ماده جدیدی بدان اضافه نمیشود، بلکه حتی بزرگی قاره ها و صفحه های قاره ای نیز بطور متوسط به یک اندازه باقی مانده است.

نکته جالب اینجا است که نه اشعیای نبی و نه محمد هیچکدام تفاوت میان ستاره ها و منظومه ها را نمیدانسته اند، و حتی اگر قبول کنیم که الله یا خداوند است که آسمانها را آفریده است و اوست که آنرا گسترش میدهد، و آسمانها را به معنی هر آنچه غیر از زمین بدانیم، بازهم این ادعای قرآن ادعای غلطی بیش نیست، زیرا این فاصله میان منظومه است که زیاد میشود نه فاصله میان تمام اجرام آسمانی، به عبارت دیگر فاصله میان ستاره ها و سیاره ها و اجرام آسمانی درون یک منظومه ثابت است و در مدار مشخصی در حال حرکت است. بنابر این حتی اگر این ادعای اسلامگرایان هم درست از آب در بیاید که قرآن به گسترش کائنات اشاره دارد،  بازهم این یک حرف غیر علمی و غلط است و بر خلاف اصول فیزیکی و بويژه تئوری گسترش کائنات هابل است. و توجه داشته باشید که الله با فرق قائل شدن میان این دو چیز یعنی ستاره و منظومه میتوانست چه دانش و پیشرفت شگرفی را به محمد بیسواد و انسانهای دیگر تزریق کند، اما خوشبختانه او موجود تخیلی و باطلی بیش نیست.

منابع بیشتر در مورد رد همین ادعا +++






هیچ نظری موجود نیست: