از امام پنجم (ع): زنى بمحضر پيغمبر (ص) آمد و عرضه داشت: حق شوهر بر زن چيست؟ فرمود: آنكه فرمان او برد و مخالفت و عصيان او نكند، و چيزى از خانه او بدون اجازه او صدقه ندهد و روزه مستحب جز با اجازه او نگيرد، و اگر بر پشت مركب (آماده سفر) است و شوهر از او آميزش خواست امتناع نكند. و جز با اجازه او از خانه بيرون نرود، كه اگر بىاجازه او بيرون رود فرشتگان آسمان و زمين و رحمت و غضب بر او نفرين فرستند، تا گاهى كه بخانه برگردد. زن پرسيد: يا رسول اللَّه چه كسى حقش بگردن مرد بيش از همه مىباشد؟ فرمود: پدر و مادر، پرسيد چه كسى حقش بر زن بيش از همگان است؟ فرمود: شوهر، پرسيد: منهم باندازه شوهر بگردن او حق دارم؟ فرمود: نه؛ و صد يك آن را نيز ندارد، پرسيد: قسم بخداوندى كه ترا برگزيد، اختيارم بدست هيچ شوهرى نخواهم داد.
پيغمبر خدا زنى را بنكاح مردى در آورد، زن از شوهر ناملايماتى ديد و به پيغمبر (ص) شكايت برد. پيغمبر فرمود گويا مىخواهى طلاق بگيرى كه در نزد خداوند از مردار الاغ بدتر و پستتر باشى.
و فرمود: اگر زنى براى شوهر سينه و پستانها را عريان كند حق شوهر را ادا نكرده است و اگر با اين همه يك لحظه نسبت به شوهر نافرمانى كند در درك اسفل جهنم جاى گيرد مگر آن كه توبه نمايد و باز گردد.
مكارم الأخلاق،شيخ حسن (فرزند شيخ طبرسى)،مترجم: سيد ابراهيم مير باقرى، ناشر: فراهانى، تهران، چ دوم:1365 ش. جلد1، برگهای: 408 و409و410.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر