خدا در گاو

نمي‌دانم در كجا از قول علي شريعتي خواندم كه براي شناختن يك دين، بايد خداي آن دين را شناخت. در اين نوشته نمي‌خواهم وارد بحث كلامي "خدا شناسي" و "خود را بشناس تا خداي خود را بشناسي" و داستان‌هايي از اين دست بشوم. روحانيون و جسمانيون اسلامي آن‌قدر در اين باب نوشته‌اند كه براي همه‌ي خداشناسان و حتا خدا نشناسان زنده و مرده كافي است. اگر كسي950 سال هم عمر نوح افسانه‌اي را داشته باشد، از پسِ خواندن آن‌ همه نوشته برنمي‌آيد. به همين دليل مي‌خواهم در اين‌ بحث، خداي محمد را كه در زبان اسلامي‌اش "الله" خوانده مي‌شود، از زبان خود محمد و به قول مسلمانان از زبان تازينامه و شخص "الله" به تصوير بكشم و نشان بدهم كه خداي محمد و علي چگونه خدايي است و رابطه‌اي كه با انسان‌ها يا در تعريف همين مسلمانان، با بندگانش برقرار مي‌كند، چگونه است، و او خود را در كجاي سلسله مراتب اداري احترامات جاي داده است و انسان‌ها چه مقامي در اين سلسله مراتب دارند؟!

مجبورم براي شناخت "الله" به كتاب "تازينامه" مراجعه كنم كه به گفته‌ي محمد هر رطب و يابسي در آن نوشته شده است و تمام رموز زندگي و تمام قوانين و همه‌ي علوم بري و بحري و فضايي براي همه‌ي پهنه‌ها و همه‌ي زمان‌ها و براي تمامي ملت‌ها با تمامي فرهنگ‌ها و تمدن‌ها در آن مستتر است و اگر كسي به اين دين بگرود و اين "الله" را بپرستد، بار تمام مسئوليت‌ها از دوشش برداشته مي‌شود و تمام زندگي‌اش خلاصه مي‌شود در پيروي از احكام اين "الله" و پيامبر اين "الله" و اجراي دستورالعمل‌هاي نقل شده در كتاب اين "الله" يعني تازينامه. پس دست اول‌ترين و مستقيم‌ترين وسيله‌ي شناخت اين "الله" مراجعه به همين كتاب است. البته مي‌شود براي محكم‌كاري از سخنان قصار محمد و علي و ديگر متوليان و امامان و خلفاي اسلامي هم استفاده كرد؛ اما تا زماني كه ما منبع دست اولي مانند تازينامه را در دسترس داريم، چرا به حاشيه برويم و به متوني مراجعه كنيم كه ممكن است در نقل آن‌ها تاريخ نويسان خست به خرج داده باشند، اشتباه كرده‌ باشند و يا كارهاشان خيلي قابل استناد نباشد!

به دليل حجم زياد و تكرارهاي فراوان، تنها سوره‌ي گاو [ماده گوساله(بقره)] را براي اين كار برگزيده‌ام. دليل بخصوصي هم نداشته‌ام، شايد به اين دليل كه "ماده گوساله(بقره)" بلندترين سوره‌ي تازينامه است و جامعيتي كه در آن هست ـ به اين ميزان ـ در ديگر سوره‌هاي تازينامه نيست.

سوره‌ي گاو دومين سوره‌ي تازينامه است. 286 آيه دارد. و در مدينه نازل شده است. لازم به يادآوري است كه صفات تكراري‌ را از اين مجموعه كنار گذاشته‌ام.

در سوره‌ي گاو يا "ماده گوساله(بقره)" الله كسي است كه:

بخشنده و مهربان است.

مرض را در دل مردم افزايش مي‌دهد.

بر دل و گوش مردم مهر مي‌گذارد.

مردم را مسخره و استهزاء مي‌كند.

روشنايي را از مردم مي‌گيرد و در تاريكي‌ها رهاشان مي‌كند.

بر كافران احاطه دارد.

براي كافران آتش را آماده كرده است.

بين مردم تفرقه مي‌اندازد. (2،36)

به كافران جهنم و آتش جاويدان را وعده مي‌دهد. (2،39)

بايد به او وفا كرد، تا به شما وفا كند. (2،40)

ترسناك است. (40 و41)

به مردم دستور مي‌دهد كه همديگر را بكشند.

براي او كشتاري كه انسان‌ها از يكديگر مي‌كنند، ستوده‌ است. (2،54)

بر فرق كساني كه مي‌خواهند او را ببينند، صاعقه فرو مي‌فرستد. (2،55)

مردگان را پس از مرگ زنده مي‌كند.

براي كساني كه به حرفش گوش نمي كنند، عذاب آسماني مي‌فرستد.

براي همين مردم كه به حرفش گوش نمي كنند، خواري و بيچارگي و قرين شدن با خشمش را مقرر مي‌كند.

مردمي را كه از حد خود تجاوز مي‌كنند، تبديل به بوزينه‌هايي خوار و خاموش مي‌كند. (2،65)

هر آنچه را كه پنهان است، آشكار مي‌كند.

مردگان را زنده مي‌كند.

از كردار مردمان غافل نيست.

كساني را كه كتاب [تازينامه] را با دست مي‌نويسند، تهديد مي‌كند. (2،79)

مردم را به جهنم تهديد مي‌كند.

مردم را در دنيا خوار مي‌كند و در قيامت به سخت‌ترين وجه ممكن شكنجه مي‌كند.

كافران را طرد مي‌كند.

كافران را لعنت مي‌كند.

فضل و كرمش را به هر كه بخواهد مي‌دهد.

كافران را به خواري عذاب مي‌دهد.

كوه طور را بر سر مردم افراشته است.

ستمكاران را مي‌شناسد.

زندگي دوستان را تهديد به عذاب مي‌كند. (2،96)

دشمن كافران است.

كساني را كه پيمانشان را مي‌شكنند، رسوا مي‌كند.

كافران را به عذابي دردناك تهديد مي‌كند.

هر آيه‌اي را كه منسوخ كند، بهتر يا همانندش را مي‌فرستد.

فرمانرواي آسمان‌ها و زمين است.

به همه‌‌ي كردار مردم بيناست.

در روز قيامت درباره‌ي اختلاف بين يهوديان و مسيحيان حكم خواهد كرد.

مردم حق ندارند به مسجدها جز با ترس و لرز وارد شوند.

برخي از مردم بايد در دنيا و آخرت عذابي بزرگ از سوي او را انتظار داشته باشند.

صاحب شرق و غرب است.

فرزند ندارد.

صاحب همه‌ي زمين و آسمان است و همه‌ هستي فرمانبردار اوست.

زمين و آسمان‌ها را او آفريده است.

اوست كه اراده مي‌كند و به چيزي مي‌گويد: بشو و مي‌شود.

او هر كه را بخواهد هدايت مي‌كند.

بجز خودش، هيچكس مسئول ورود مردم به دوزخ نيست.

بني اسرائيل را مجبور مي‌كند كه از نعمت‌هاي فراواني كه به ايشان داده است، ياد كنند.

مردم را تهديد مي‌كند كه در آن روز موعود، هيچ فديه و شفاعت و ياري‌اي كمكشان نمي‌كند.

با اين كه ابراهيم را خودش به پيامبري مامور كرده است، اما از فرزندان ابراهيم به عنوان ستمكاران ياد مي‌‌كند. (2، 124)

كعبه را جايگاه امن قرار داده است.

كافران را در آغاز كمي برخورداري مي‌دهد، سپس به عذاب دردناك دچارشان مي‌كند.

از مردم مي‌خواهد كه تسليمش شوند.

به نظر خدا، رنگ او از هر رنگي بهتر است!

غافل نيست.

صاحب مشرق و مغرب است.

هر كه را كه بخواهد هدايت مي‌‌كند.

خودش مطمئن است كه اهل كتاب از قبله‌اي كه محمد اختيار كرده، پيروي نخواهند كرد.

پيامبر را تهديد مي‌كند.

همه جا حاضر است.

بايد از او ترسيد تا نعمتش را بر كساني كه از او مي ترسند، تمام كند.

ناسپاسان را دوست ندارد.

شكيبايان را دوست دارد.

كشته شدگان در راهش را جزو زندگان منظور مي‌كند.

مردم را با ترس و گرسنگي و بيماري و نقصان در محصولات مرتبا آزمايش مي‌كند.

كساني را كه به دليلي [مثلا عقلي] قبولش ندارند، هم خودش لعنت مي‌كند و هم وادار مي‌كند ديگران لعنتشان كنند.

كافران را هم خودش لعنت مي‌كند و هم فرشتگانش.

اين افراد را به لعنتي هميشگي گرفتار مي‌‌كند. هيچ تخفيفي هم به ايشان نمي‌دهد. حتا يك لحظه هم به ايشان مهلت نمي‌دهد.

خيلي‌ها را به سختي عذاب مي‌كند.

كردارهاي مردم را مايه‌ي حسرتشان مي‌كند.

كافران را به كر و لال و كور تشبيه مي‌كند.

مردم بايد در حين استفاده از امكانات دنيا، مرتب او را سپاس گويند.

پنهان كنندگان كتابش را به عذاب آتش در شكم‌هاشان وعده مي‌دهد. در روز قيامت با اين دسته حرف نمي‌زند، فقط عذابشان مي‌كند.

"قصاص" را مايه‌ي زندگي اعلام مي‌كند.

بايد او را به بزرگي ياد كرد. بايد او را سپاس گفت.

اگر او را بخوانند، نزديك است و پاسخ مي‌دهد.

فرمان جنگ و كشتار را شخصا صادر مي‌كند. (2، 190 و 191)

باز هم خودش فرمان جنگ مي‌دهد، تا تنها اسلام در جهان بماند.

فرمان دهنده‌ي تجاوز بر ستمكاران است.

دوستدار نيكوكاران است.

بايد از او ترسيد چرا كه به سختي عذاب مي‌كند.

آناني كه در اين دنيا چيزي از او مي‌خواهند، در آخرت چيزي نخواهد داد. (2،200)

به سرعت به حساب همه مي‌رسد.

فساد را دوست ندارد. خودخواهان را به جهنم وعده مي‌دهد.

با كساني كه جانشان را در راه او فدا مي‌كنند، مهربان است.

از همه اطاعت مي‌خواهد.

شيطان را دشمن مسلمانان مي‌داند.

مرجع همه‌ي كارهاست.

دگرگون كنندگان نعمت‌هايش را سخت عقوبت مي‌كند.

در روز قيامت، خداترسان را بالاتر از كافران قرار مي‌دهد.

به هركس كه بخواهد، بي‌حساب روزي مي‌دهد.

هركس را كه بخواهد، به راه راست هدايت مي‌كند.

جنگ را بر مسلمان‌ها مقرر داشته است، هرچند كه آن را ناخوش مي‌دارند.

گناه شرك را از قتل بزرگ‌تر مي‌داند.

تباه كننده‌ي اعمال از دين برگشتگان و كافران است و ايشان را جاودانه در جهنم جاي مي‌دهد.

تبهكاران را از نيكوكاران باز مي‌شناسد.

توبه كنندگان و پاكيزگان را دوست دارد.

مردان را برزنان برتري داده است. (2،228)

پيروزمند و حكيم است.

از او بايد ترسيد.

بيناست.

بر كارهايي كه مسلمانان مي‌كنند، آگاه است.

به مسمانان چيزهايي را مي‌آموزد كه نمي‌دانند.

غالب و حكيم است.

مردگان را زنده مي‌كند.

مسلمانان را به جنگ در راهش فرمان مي‌دهد.

بر [افكار و كارهاي] ستمكاران آگاه است.

دوستدار پافشاري كنندگان است (2،249)

به وسيله‌ي كشتار دفع كننده‌ي برخي بر بعضي ديگر است. از اين راه فضل و كرم خويش را ارزاني مي‌دارد. (2،250)

برخي از پيامبران را بر برخي ديگر برتري داده است.

اگر مي‌خواست مردم با يكديگر قتال نمي‌كردند. او هرچه كه بخواهد مي‌كند. (2،254)

خدايي است كه جز او خدايي نيست.

زنده و پاينده است.

همه چيز را مي‌داند.

جز به اذن او نمي‌توان نزدش شفاعت كرد.

كرسي او در آسمان‌ها و زمين است.

ياور مومنان است.

مردم را به جهنمي كه در آن جاويدان عذاب مي‌كشند، وعده مي‌دهد. (2،257)

ستمكاران را هدايت نمي‌كند.

پاداش هر كه را كه بخواهد، چند برابر مي‌كند.

گشايش دهنده و داناست.

بي نياز و بردبار است.

كافران را هدايت نمي‌كند.

هر كه را كه بخواهد هدايت مي‌كند.

رباخواران را به جهنم بشارت مي‌دهد.

كفران كننده‌ي گنهكار را دوست ندارد.

هر كه را كه بخواهد مي‌آمرزد و هر كه را كه بخواهد عذاب مي‌كند.

بي‌همتاست.

بهشت را با همه‌ي امكاناتش تدارك ديده است.

همه‌ي مردم را پس از مرگ زنده مي‌كند.

همه چيز را بر روي زمين آفريده است.

هفت آسمان را آفريده است.

نهان و آشكار همه چيز و آسمان و زمين را مي‌داند.

بر همه چيز آگاهي دارد.

توبه پذير و مهربان است.

دريا را براي قوم بني اسرائيل مي‌شكافد.

بخشنده‌ي گناهان است.

توبه را مي‌پذيرد و مهربان است.

بر سر مردمان سايه مي‌گستراند.

من و سلوي [ترنجبين يا شيرخشت و بلدرچين] براي مردم مي‌فرستد.

به مردم از چيزهاي پاكيزه روزي مي‌دهد.

برخي را هم به بهشت بشارت مي‌دهد.

به مومنان بشارت مي‌دهد و ايشان را راهنمايي مي‌كند.

به كساني كه ايمان بياورند، پاداش مي‌دهد.

به هر كه بخواهد مي‌بخشد هر آنچه را كه بخواهد.

صاحب فضلي بزرگ است.

بر همه كاري تواناست.

فرمانرواي آسمان‌ها و زمين است.

فقط اوست كه ياور مسلمانان است

نادره افشاری







هیچ نظری موجود نیست: