معجزه ی امام سجاد و دزد و شیر درنده

شیخ طوسی یکی دیگر از کرامتهای امام زین العابدین را چنین نقل می کند : 

علی بن الحسین به قصد گزاردن حج ، عازم مکه شد و در صحرایی میان مکه و مدینه به مردی برخورد که او هم در سفر بود. آن مرد به امام گفت : فرود آی. امام از او پرسید چه کار داری؟ مرد پاسخ داد. می خواهم تو را بکشم و هر جه همراه داری بردارم. 

امام سجاد به او فرمود : من آنچه را که همراه دارم با تو تقسیم می کنم و تو را از خود حلال می کنم. 
دزد گفت : نه.
 امام فرمود : پس از آنچه همراه دارم مقداری اندک باقی گذار تا بدان به مکه برسم. اما دزد نپذیرفت. 

امام از او پرسید : خدایت کجاست ؟ دزد پاسخ داد : خوابیده. ناگهان دو شیر درنده نمایان شدند که یکی سر مرد را گرفت و دیگر پایش را. 
آنگاه امام سجاد(ع) فرمود : پنداشتی که خدایت خوابیده و از تو غافل است؟!

هدایتگران راه نور . زندگینامه چهارده معصوم، آیت الله سید محمد تقی مدرسی(جلد اول) برگ 513 
http://zandiq.com/yaveh/0000000057.shtml

پانویس:
امامان از این معجزه ها زیاد داشتند اما در برابر امویان و عباسی ها هرگز نتوانسته اند چنین معجزه کنند. شاید هم زور معجزات عباسی ها و اموی ها بیشتر بوده!





هیچ نظری موجود نیست: