سوره ی من

نگارنده (گان):Captain Haddock

پيشگفتار:

اينجانب در نوشتار قبلي خود با نام " نقض عقلاني الهي بودن قرآن " به اين مساله اشاره داشتم كه حتي اگر بر فرض محال كسي نتواند اثري مانند قرآن خلق كند ، اين مطلب دليلي براي الهي بودن قرآن نيست و... كه در آن نوشتار به تفصيل در اين باره صحبت كردم.



اما اكنون مي خواهم فرض محال را بر اين بگيرم كه اگر كسي نتواند اثري مانند قرآن بياورد ،‌دليلي بر الهي بودن قرآن است. بر اساس اين فرض ، ‌من مي خواهم سوره اي مانند قرآن و البته قطعا ً بهتر از آن ، بياورم تا ديگر جاي هيچ شكي براي بشري بودن قرآن باقي نماند.( هر چند هيچكس بدرستي نمي داند منظور قرآن از اينكه آيه اي مثل من بياوريد چيست و معلوم نيست اين آيه كه قرار است آورده شود ، از چه جهت بايد مثل قرآن باشد.) به هر تقدير من سعي مي كنم مواردي را كه طرفداران قرآن از آن بعنوان ويژگي هاي ممتاز آن ياد مي كنند( فصاحت و بلاغت ، معجزات عددي ، لفظي و معنوي و... )، در سوره ي خود آشكار سازم.



قبل از شروع آيه به دو نكته ي ضروري بايد اشاره كنم كه :

1. من معجزات اين سوره را از پيش طراحي نكرده ام و با تفكر قبلي در آن نگنجانده ام و بعد از نوشتن اين سوره فقط با اندكي تجزيه و تحليل معجزات آتي الذكر را از آن استخراج كردم.

2. آشنايي من با زبان عربي چند سال پيش در مدرسه صورت گرفته است و از آن زمان تا بحال هيچ تمريني به زبان عربي نداشتم و خلاصه اينكه من با اين زبان آشنايي چنداني ندارم. من نه عرب زبان هستم ، نه علاقه اي به اين زبان دارم و هيچ ارتباطي نيز با افراد عرب زبان و يا كتب عربي ندارم.



و اينك سوره ي من:



1. اعوذ بالعقل من الاساطير اللعين.

2. بسم المنطق الحامي المعقولين.

3. اسم.

4. تلك مقالة ٌ من جانب الحق و في هذه المقالة ، ذالك آثار ٌ للفاكرين.

5. الذين لم يتقبل الكذب العظيم ،و ليسوا كالشجرة العقيم.

6. ان ّ الرياسة الجمهورية الاسلامية ايران ، يتغير في المستقبل و لكن الشعب الايرانية يبقون في العذاب الأليم و بعد سنوات ٍ، هو سوف يتغير مرة ً اخري و لكن الشعب الايرانية يبقون في العذاب الكثير و في هذه الآية آثارٌ للمتفكرين.

7. و نوعد الشوارع المملوة بالسيارات بالشعب الايرانية و في هذا،ذالك عذاب ٌ كثير.

8. و يسألونك من الحرية ، قل هذا امر ٌ محال للقوم الساكتين.

9. للذين يسمعون الكذبيات من الروحانين و لا يعترضوا و مثلهم كمثل الأنعام الذليل.

10. و لكن نحن نوعد سرورا ً كثيرا للاحرار و التوفيق بالمعترضين الكذب و في هذه رجاء للساكنين الأرض، للادامة الحيات بالشعف و السرور و انا شخص ٌ رحيم.



ترجمه و تفسير:

1. ترجمه: به عقل پناه مي برم از خرافات لعنت شده.

تفسير: در اين آيه به تاثير مثبت عقل بر رشد بشر و رسيدن او به جايگاه امروزي اش تاكيد شده. از آنجا كه اين اولين آيه ي اين سوره مي باشد ، بيانگر اين مطلب است كه قبل از هر كاري بايد از عقل كمك گرفت و هميشه بايد كارهاي عاقلانه انجام داد. در عبارت دوم اين آيه خرافات مورد لعنت واقع شده است كه بيانگر اين نكته مي باشد كه نتيجه ي استفاده از عقل ، نفي خرافات و پندارهاي غلط است و فرد عاقل اينگونه مسائل را مورد لعن قرار مي دهد.

2. ترجمه: به نام منطقي كه حامي و پشتيبان افراد خردمند است.

تفسير: در اينجا به علم منطق اشاره شده است كه اين علم مي تواند پشتيباني قدرتمند براي اهل انديشه باشد. همانطور كه در تعريف منطق گفته اند: " منطق ابزار درست انديشيدن است." و انديشيدن شيوه ي زندگي انسان هاي عاقل است. اين تفكر است كه انسان را در امور زندگي حمايت مي كند و از سرازير شدن او در دره هاي ناداني جلوگيري مي كند. از آنجا كه اين آيه با نام و ياد منطق شروع مي شود و بعد به خردمندان اشاره مي كند ، نشانگر تقدم استفاده از انديشه نسبت به خردمند بودن است(تا كسي انديشه پيشه نكند خردمند نخواهد بود) و نيزبيانگراين مطلب است كه آيات اين سوره منطقي مي باشد و افراد عاقل مي توانند با منطق موجود در اين سوره به جدال فكري افراد نادان بروند و منطق موجود در اين سوره ( يا مجموع اين نوشتار) حامي آنان است.

3.ترجمه: الف ، ميم ، سين.

تفسير: اين حروف بصورت رمز مي باشد ، من ابتدا نمي خواستم رمز اين حروف را فاش كنم اما به دليل اينكه اين آيه قرار است راهنمايي براي بشريت باشد ، صحيح نديدم كه بشر را از سود موجود در اين آيه بي بهره بگذارم و احتمال گمراهي آن ها را ناديده بگيرم و به قول بعضي: " دفع ضرر احتمالي واجب است." در نتيجه تصميم گرفتم فقط چند رمز از حروف اين آيه را فاش نمايم و كشف باقي رمزها، كه تعداد آن ها بسيار زياد مي باشد را به عهده ي افراد علاقمند مي گذارم.

در اينجا بايد به اين نكته اشاره كنم كه هر گونه تفسير و كشف رمز حروف اين آيه كه مطابق هدف من از اين نوشتار باشد ، مجاز است.

و اما رمز هاي اين آيه:

حرف الف مذكور در اين آيه اولين حرف حروف الفبا مي باشد و براي تاكيد به تاثير اين حروف روي سواد و دانش بشر آورده شده است. اين حرف اشاره به اين مطلب دارد كه كليد علم و دانش ، سواد مي باشد و كليد سواد ، يادگيري حروف الفبا است. در اين رابطه حديثي از خودم مي گويم :



" و همانا دانش شهري است كه سواد درب آن شهر و حروف الفبا كليد آن درب است."



حرف ميم در آلفابت لاتين حرف سيزدهم مي باشد و از آن جا كه عدد 13 براي افراد خرافاتي عدد شومي است ، و نيز از آنجا كه اين سوره در كل با تفكرافراد خرافاتي مخالف است، خواسته شده كه با آوردن عدد 13 به گونه اي با تمسخر به افراد خرافاتي گوشزد شود كه اين سوره براي شما شوم خواهد بود.

رمز ديگر حرف ميم اين است: همانطور كه مي دانيم حرف ميم ، اولين حرف كلمه ي منطق و آخرين حرف كلمه ي اسلام است. پس اين نشانگر اهميت ندادن اسلام و طرفداران آن به منطق و تفكر است.

حرف سين به شكلي رمزآلود به مراسم سفره ي هفت سين اشاره دارد. از آنجا كه سفره ي هفت سين يكي از رسوم ايرانيان است و اين نوشتار هم به زبان فارسي مي باشد و در ادامه ي سوره هم به ايران اشاره شده است، بيانگر اين مطلب است كه روي سخن اين آيه به دليل فارسي بودنش، بيشتربا ايرانيان است كه البته با ترجمه ي آن به زبان هاي ديگر قطعا ً براي تمام بشر مفيد خواهد بود.

رمز ديگر حرف سين اين است كه اولين حرف كلمه ي سه(3) مي باشد.اين رمز بدان اشاره دارد كه در اين آيه فقط سه حرف رمزي آورده شده است و اگر در آينده فرد بد خواهي بخواهد اين سوره را تحريف كند و حرف ديگري به اين آيه بيافزايد، با آورده اين رمز و تفسير صورت گرفته از آن ، ديگر هيچكس نمي تواند اين كار را انجام دهد. و نكته ي بي ارتباط با رمز اين است كه در كل كسي نمي تواند اين سوره را تحريف كند چرا كه اين سوره در اينترنت ثبت شده است.



بايد اين را متذكر شوم كه من مي خواستم رمزهاي بيشتري از اين سه حرف را فاش كنم اما پرداختن بيش از حد به اين سه حرف باعث طولاني شدن نوشتار و خستگي مخاطب خواهد شد.

4. ترجمه: اين نوشتاري از جانب حق است و در اين نوشتار آثاري براي اهل خرد وجود دارد.

تفسير: منظور از حق در آيه ي فوق اين است كه در اين نوشتار سخني به ناحق گفته نشده است و به عبارتي منظور از حق ، سخن راست مي باشد ، به اين معني كه در اين نوشتار سخني به دروغ رانده نشده است. سپس به اين نكته اشاره شده است كه در اين مقاله آثاري براي اهل انديشه وجود دارد كه از جمله مهمترين اين آثار مي توان به بشري بودن قرآن اشاره كرد. تمام اين آثار براي انديشمندان است نه براي كساني كه از تفكر عاجز و به تعصب دچارند.

5. ترجمه: براي كساني كه دروغ بزرگ را قبول نمي كنند و مانند درخت بي حاصل نيستند.

تفسير: اين آيه معناي آيه ي قبل را تكميل مي كند و متفكريني را كه در آيه ي قبل به آن اشاره شده را معرفي مي كند. در اين آيه متفكرين كساني هستند كه دروغ بزرگ ، كه همانا الهي بودن قرآن است را قبول نمي كنند و مانند درخت بي حاصل نيستند. در اين آيه منظور از درخت عقيم ، انسان بي خرد است. همانطور كه در قبل بطور ضمني بدان اشاره كرديم، ثمره ي انسان دانش و خرد اوست و بايد گفت كه انسان بي خرد مانند درختي بي حاصل است كه زندگي او سود چنداني دربر ندارد و بعضا ً مانع رشد درختان ديگر(انسان هاي ديگر) نيز مي شود. در اين آيه به نحو شيوا و با بلاغت كامل ارزش تفكر آدمي نشان داده شده است.

6. ترجمه:همانا رئيس جمهوري اسلامي ايران در آينده تغيير خواهد كرد ولي ملت ايران در عذاب دردناك باقي خواهند ماند و بعد از چند سال آن رئيس جمهور بازهم تغيير خواهد كرد اما ملت ايران در عذاب زياد باقي خواهند ماند.

تفسير: قبل از هرچيز بايد به اين نكته اشاره كرد كه همانطور كه در آيه ي سوم بدان اشاره شد، حرف سين نمادي از ايران است و ...، كه در اينجا دوباره به ايران اشاره شده است.اين مساله نشانگر ارتباط داشتن تمامي آيات اين سوره باهم مي باشد و به قول بعضي " كلهم نور واحد" اين آيه به مساله ي مهم حكومت اشاره دارد و مي خواهد اين مطلب را بيان كند كه تا زماني حكومت جمهوري اسلامي در ايران حاكم است، مردم ايران در عذاب زياد و شديد باقي خواهند ماند. پس از نظر اين آيه تغيير رئيس جمهورهاي ايران كه مترسكي بيش نيستند و ميوه ي تلخ درخت اسلام هستند ، سودي به حال مردم ايران نخواهد داشت ، هرچند تغيير بسيار كنند.

7. ترجمه: و خيابان هاي پر از اتومبيل را به ملت ايران وعده مي دهيم و در اين{ مساله ي فراواني اتومبيل} عذاب زيادي وجود دارد.

تفسير: همانطور كه مي دانيم مردم تهران ( نمادي از مردم ايران) و همچنين بعضي از شهرهاي ايران ،‌ امروزه دچار مشكل شديد ترافيك هستند و اين مساله معضلات زيادي را براي آنان بوجود آورده است. از جمله عذاب هايي كه منظور آيه بوده است مي توان به موارد ذيل اشاره كرد:

الف. آلودگي هواي تهران و بوجود آمدن بيماري هاي تنفسي و قلبي براي مردم.

ب. آلودگي هاي صوتي و تاثير منفي آن بر روي ذهن و روان مردم.

ج. اتلاف وقت با ارزش مردم و تاخير آن ها براي رسيدن به محل كار و يا كليه ي جاهاي مهم و قرارها و ...

د. كمبود سوخت و جيره بندي و همچنين افزايش قيمت آن كه در نتيجه باعث افزايش قيمت تمامي كالاها و خدمات و ايجاد مشكلات زيادي براي مردم مي شود؛ كه ديگر به آن ها اشاره نمي كنم چرا كه باز كردن بيشتر اين مسائل از حوصله ي اين بحث خارج است و باعث خارج شدن متن از موضوع اصلي مي شود.

8. ترجمه: و از تو درباره ي آزادي مي پرسند ، بگو اين {آزادي} براي مردمي كه سكوت پيشه كرده اند ، امري محال است.

تفسير: در اين آيه به مساله ي مهمي اشاره شده است و آن اين است كه لازمه ي بوجود آمدن آزادي، اعتراض به ستمگران است و اگر در مقابل آن ها سر فرود آوريم، همچنان زير سلطه و ظلم افراد ديكتاتور باقي خواهيم ماند. در اين آيه مردم به اعتراض در برابر ستمگران تشويق شده اند تا بلكه آزادي خود را كه همانا ازاساسي ترين حقوق بشر است(در كنار حقوقي مانند حق حيات)، بدست آورند. در باره ي كلمه ي الساكتين در آيه ي بعد سخن خواهيم گفت.

9. ترجمه: براي كساني كه دروغ هاي روحانيون را مي شنوند و اعتراضي نمي كنند و مثل آن ها مثل چهارپايان ذليل است.

تفسير: كلمه ي الساكتين كه در آيه ي قبل آمده بود ، در اين آيه شرح داده شده است تا مخاطب بداند منظور آيه ي 8 از سكوت پيشه كننده ها چيست. ساكتين كساني هستند كه دروغ هاي افراد مذهبي از جمله آخوند ها را مي شنوند ولي هيچ اعتراضي نمي كنند.آن ها مانند حيوانات چهار پاي ذليلي هستند كه هيچ اعتراضي نسبت به صاحب خود نمي كنند و خود را بلامعارض در اختيار صاحب خود گذاشته اند و اين صاحبشان است كه آن ها را به هر سو كه مي خواهد مي برد و هر سودي بخواهد از آن ها بدست مي آورد، گاهي از آن حيوانات سواري مي گيرد ، گاهي آن ها را مي فروشد ، گاهي از منافع آن ها ( شير و پشم و... ) بهره مي برد و حتي گردن آن ها را مي برد و گوشتشان را مي خورد، اما با همه ي اين اوصاف ، چهارپايان هيچگاه از خود اعتراضي نشان نمي دهند و تن به خواسته هاي صاحب خود مي دهند و خوار و ذليل باقي مي مانند.

10. ترجمه: و اما ما شادي فراوان را به آزادگان و موفقيت را به كساني كه به دروغ اعتراض مي كنند ، وعده مي دهيم و در اين {مساله} اميدي براي ساكنين زمين است تا با شادي و خوشحالي به زندگي خود ادامه دهند و من شخصي مهربان هستم.

تفسير: پس از اشاراتي كه در آيه هاي قبل به مسائلي چون بدبختي و عذاب شد ، در اين آيه وعده ي شادي و خوشحالي و موفقيت به افراد آزاديخواه داده شده است. در نتيجه اين آيه ارمغان آورنده ي اميد براي مردم جهان است تا با اميد به آزادي و موفقيت بتوانند به زندگي خود رنگي زيبا بخشند و با شادي و خوشي به آن ادامه دهند. درآخر هم به مهربان بودن آورنده ي سوره اشاره شده است تا هيچ كس تصور نكند اگر به اين سوره اعتقاد نداشته باشد گردنش را قطع مي كنند و خيال مخاطب را در صورت عدم اعتقاد به سوره راحت نگه مي دارد و او را از ترس در برابر شكنجه و آتش دور مي دارد.





در اينجا اين سوره و ترجمه و تفسير آن به پايان رسيد. و اما اكنون مي خواهم در ذيل به تعدادي از معجزات اين سوره اشاره كنم:



معجزات عددي:

1. در اين سوره مشتقات كلمه ي فكر( فاكرين و متفكرين) دو بار به كار رفته است و مشتقات كلمه ي اعتراض (يعترضوا و معترضين) نيز دو بار به كار رفته است كه اين مطلب نشانگر ارتباط تفكر با اعتراض است و بطور خلاصه هركس به دروغ هاي اسلام فكر كند، به آن ها اعتراض خواهد كرد.

2. اصطلاح " الشجرة العقيم " ، 12 حرف دارد و اين شماره تعداد امامان شيعه مي باشد كه وجودشان مانند درخت بي حاصلي است كه نه تنها سودي ندارد ، بلكه باعث عدم رشد باقي درختان نيز مي شود.

3. در اين سوره كلمه هاي كذب،ايران و عذاب هر كدام سه بار به كار رفته است.(كذب با مشتقات؛ ايران و عذاب بطور مطلق). حال اگر عدد 3 را در تعداد آيات اين سوره كه 10 مي باشد ضرب كنيم، عدد 30 بدست مي آيد كه تعداد سال هايي است كه:

حكومت كذب مردم ايران را عذاب مي دهد.



معجزات بلاغت و شيوايي:

1. در انتهاي هر آيه كلماتي هم وزن آورده شده است.

2. از مثال هاي آشكار و زيبا براي بيان مطلب اشاره شده است.

3. از ايجاز و اختصار برخوردار است و در عين اين اختصار تحدي قرآن را پاسخ داده است.





معجزات معنوي:

1.پيشگويي باقي ماندن مردم ايران در عذاب ، حتي با وجود تغييرات در رياست جمهوري (كه اين پيشگويي در آينده ي نزديك به واقعيت خواهد پيوست و اثر آن در آينده مشخص خواهد شد.)

2. ايجاد تغييرات شديد و ناگهاني در افراد حزب اللهي كه از 1400 سال پيش تا كنون به هيچ وجه تغيير نكرده اند.



در پايان بايد به چند نكته اشاره كنم:

اين آيه و آورنده ي آن شرايط نابرابري با قرآن و آورنده ي آن دارند، چراكه اولا ً من عرب زبان نيستم و آشنايي من با عربي در مدرسه صورت گرفته است.(كه قبلا ً به آن اشاره كردم.) ثانيا ً اين سوره فقط 10 آيه دارد اما آيات قرآن چندين برابر آيات اين سوره است.(دقيقا ً تعداد آيات قرآن را بخاطر ندارم.)

پس خواندگان اين نوشتار بايد به اين مطلب توجه كنند كه هنگامي در سوره اي با 10 آيه كه توسط فردي فارسي زبان نوشته شده است بتوان اين مطالب را بعنوان معجزه استخراج كرد‌ ، در قرآني كه آياتش چندين برابر سوره ي من مي باشد،قطعا ً مي توان تعداد بسيار زيادي معجزه استخراج كرد.(به اين نكته نيز توجه كنيد كه آخوند ها حتي از نخود هم فضايلي براي اسلام بوجود مي آورند و هر چيز كه به نظرشان مفيد باشد را به اسلام و قرآن ارتباط مي دهند.)

در ضمن اگر من به ذكر همين تعداد معجزات بسنده كردم، به دليل اين بود كه همين ميزان را كافي ديدم و اينطور نيست كه نتوان از اين سوره معجزات ديگر استخراج كرد. من حتي به اين مساله معتقدم كه از داستان كودكانه اي مانند شنگول و منگول نيز مي توان با سخن پردازي( مخصوصا ً به سبك كلام اسلامي)، معجزاتي درآورد و ادعاي چنين و چنان بودن آن را مطرح كرد.

ذكر اين نكته نيز حائز اهميت است كه آيات قرآن از نظر بي محتوايي و بعضا ً خطرناك بودن، واقعا ً كم نظير است و شايد منظور قرآن از گفتن اين مطلب كه اگر مي توانيد آيه اي مثل قرآن بياوريد، اين بوده است كه آيه ي شما از نظر بي محتوايي و ضد بشر بودن بايد مانند آيات قرآن باشد ، چرا كه گفتن آياتي بي معني و خلاف عقل و ضد بشر،كار هر كس نيست و هيچ فرد سالمي تن به چنين ننگي نمي دهد.



بعنوان حسن ختام اين نوشتار آيه ي كوچك ديگري را بعنوان اشانتيون براي شما مي آورم. ولي تفسير و ... را به علاقمندان مي سپارم.



1. بسم الحرية العامل السرور.

2. ان ّ الانسان لفي غبن.

3. الا اللذين عاقلوا و عملوا بالفاكرات و فاهموا بالحق و عاملوا بالعقل.



1. به نام آزادي كه شادي بوجود مي آورد.

2. همانا انسان فريب خورده است.

3. مگر كساني كه عقل پيشه كردند و اعمال ناشي از فكر انجام دادند و به حق{مسائل را} درك كردند و به عقل خود عمل كردند.






هیچ نظری موجود نیست: