ابراهیم پسر فرات کوفی گوید:
پسر مروان از ابی داود از معاذ پسر سالم از بشر پسر ابراهیم انصاری از خلیفه پسر سلیمان حهنی از ابی سلمه پسر عبدالرحمن از ابوهریره که گفت:
پیامبر به غزوه ای رفت و به مدینه برگشت، در حالی که علی را به جای خود، بر خاندانش جانشین کرده بود.
پس زمانی که غنیمت ها را تقسیم کرد، به علی دو سهم داد،
مردم گفتند: ای رسول خدا! آیا به علی پسر ابیطالب که در مدینه مانده بود، دو سهم دادی؟
فرمود: ای گروه مردم! آیا شما ندیدید اسب سواری را از سمت راست بر مشرکان یورش برد و آن ها را شکست داد و سپس به نزد من برگشت و گفت: ای محمد! من اگر سهمی از غنیمت دارم، آن را به علی بن ابیطالب بخشیدم، به راستی که او جبرئیل بود.
ای گروه مردم! شما را به خدا و رسول او، ندیدید اسب سواری را که بر مشرکان از سمت چپ یورش برد و به نزد من برگشت و گفت: ای محمد! اگر با تو سهمی دارم، آن را به علی بن ابیطالب نهادم، او نیز میکائیل بود،
به خدا سوگند به علی ندادم مگر سهم جبرئیل و میکائیل را. پس همه ی مردم تکبیر گفتند.
579-581، امالی شیخ صدوق
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر