امام نقی (ع) خطاب به انیشتین فرمودند: شنیدهام مدعی هستی که اگر با سرعت نور حرکت کنیم، زمان میایستد. آیا میتوانی زمان را به عقب هم بازگردانی؟ انیشتین عارض شد: خیر یابنرسولولا! چرخه زمان را نمیتوان معکوس کرد.
امام از میان دو انگشت به انیشتین نشان داد که در پارکها دست و پا میبُرند، و در استادیومها اعدام و سنگسار میکنند. سپس فرمودند: ای هتّاکِ یهودی! پس چگونه است که نایبان بر حق ما در بلاد پارس توانستهاند زمان را به قرون وسطا برگردانند؟!
با این استدلال محکم امام، انیشتین متوجه شد کل عمرش را –با مطالعه فیزیک بنیادی– به بطالت گذرانده! پس از کرده خود پشیمان شد و طی نامهای به دفتر آیتالله بروجردی –که جز امام نقی کس دیگری آن نامه را ندیده– درجا شیعه شد.
[شبهای هالیدی – سلطان الواعظين سامرائی]
************************************
روزی در عوالم مستی ابولاشی از نقی (ع) پرسید: یابن رسولولا! جان من این قضیه معراج جدت چی بود؟ با خر که نمیشه پرواز کرد آخه!
حضرت (ع) آروغ موّاجی زده و فرمودند: با خر نمیشود به آسمان رفت ابولاشی، ولی اگر بر خریت ملت سوار بشی میتوانی از فرش به عرش بروی!
سپس مجددا هر دو پیاله را پر نمودند.
سیره نقوی، طریقه رسیدن به معراج
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر