دیدگاه ابلهانه نسبت به ستاره ها، شان نزول سوره نجم!

فرات پسر ابراهیم پسر فرات کوفی گفت: حدیث کرد مرا محمد پسر احمد پسر علی همدنی که گفت: حدیث کرد مرا حسین پسر علی که گفت: حدیث کرد مرا عبدالله پسر سعید هاشمنی که گفت: عبدالواحد پسر غیاث گفت: حدیث کرد ما را عاصم پسر سلیمان که گفت: حدیث کرد ما را جویبر از ضحاک از ابن عباس که گفت:

 شبی نماز عشاء را با رسول خدا خواندیم و پس از آن که سلام داد، به طرف ما برگشت و فرمود: امشب همراه با سپیده دم، ستاره ای از آسمان در خانه یکی از شما فرود خواهد آمد، او هرکس که باشد، وصی، خلیفه و پیشوای بعد از من است. نزدیک صبح هر یک از ما در خانه خود نشسته و در انتظار فرود آمدن ستاره ای بودیم و کسی که بیش از دیگری در آن طمع داشت، پدر من عباس بود و زمانی که سپیده دمید، آن ستاره از جا کنده شده و در خانه علی پسر ابیطالب سقوط کرد.

پس رسول خدا به علی فرمود: یا علی! سوگند به خائی که مرا به نبوت مبعوث کرده اس، وصایت و خلافت و امامت پس از من، برای تو واجب است. منافقان که عبدالله پسر ابی و یارانو او بودند،

گفتند: محمد در محبت پسر عمویش گمراه شده و درباره او، از روی وحی سخن نمیگوید. خداوند تبارک و تعالی این آیه را نازل کرد: قسم به ستاره، وقتی که فرود آمد، خداوند - عز و جل میفرماید، قسم به خالق نجم، وقتی که فرود آمد، که صاحب شما گمراه نشده، یعنی در محبت علی پسر ابیطالب و از راه بیرون نرفته و به دلخواه خود یعنی درباره او سخن نمیگوید، جز آن چه که برایش وحی میشود.

امالی شیخ صدوق، برگ 889 






هیچ نظری موجود نیست: