نگارنده (گان):آرش بیخدا
- سوسیالیسم، خرد کردن و برابری ثروت در جامعه
- حقوق بشر(حقوق بشر چیست؟)
- حقوق برابر و حق حیات و ازدواج برای همجنسگرایان (همجنس گرایی چیست؟)
- کثرت گرایی دینی، آزادی ادیان
- آزادی اندیشه، و آزادی بیان اندیشه
- کثرت گرایی
- خردگرایی
- اصالت عقل
باید
توجه داشت که اینها همگی اصول و برنامه های اخلاقی ای هستند که شرایط
زندگی بهتر و اخلاقی تر را برای جامعه پدید می آورند و اکثر دین ها با این
مفاهیم مشکل اساسی دارند. این جور مفاهیم هستند که باعث میشوند در جامعه ای
جرم و جنایت کمتر وجود داشته باشد و افراد کمتر پرخاشگر باشند و به یکدیگر
دروغ بگویند نه ترساندن انسانها با اینکه اگر دروغ بگویید در روز آخرت سرب
داغ در حلق شما ریخته خواهد شد!
ادیان
معمولا مبتنی بر فرهنگهایی هستند که آن دینها در آنجا شکل گرفته اند،
بنابر این اخلاقیات دینی معمولا در جغرافیای مشخصی اخلاقی حساب میشوند، نه
تنها حوزه اخلاقی بودن اخلاقیات دینی توسط جغرافیا محدود میشود بلکه این حوزه محدود به تاریخ و زمان نیز میباشد،
ادیان پر از مفاهیمی است که روزگاری در منطقه ای اخلاقی به شمار میرفتند
اما در منطقه و زمان ما کاملا غیر اخلاقی به حساب میروند، چون دین داران
اسلامی تمام تلاششان بر این است که زندگی ای شبیه تر به زندگی اعراب بادیه
نشین زمان محمد داشته باشند مفاهیم غیر اخلاقی بسیار زیادی را وارد جامعه
میکنند. مثلا حضرت امام و بسیاری از علمای دینی شیعی میفرمایند:
مسئله ۲۴۱۰ در رساله :
"اگر
كسى دختر نابالغى را براى خود عقد كند و پيش از آنكه نه سال دختر تمام
شود، با او نزديكى و دخول كند، چنانچه او را افضا نمايد هيچ وقت نبايد با
او نزديكى كند"
افضاء یعنی یکی شدن مجرای حیض و غائط
تحریر الوسیله مسئله 12:
كسيكه
زوجه اى كمتر از نه سال دارد وطى او براى وى جايز نيست چه اينكه زوجه
دائمى باشد، و چه منقطع ، و اما ساير كام گيريها از قبيل لمس بشهوت و آغوش
گرفتن و تفخيذ( اشكال ندارد هر چند شيرخواره باشد، و اگر قبل از نه سال او
را وطى كند اگر افضاء نكرده باشد بغير از گناه چيزى بر او نيست ، و اگر
كرده باشد يعنى مجراى بول و مجراى حيض او را يكى كرده باشد و يا مجراى حيض و
غائط او را يكى كرده باشد تا ابد وطى او بر وى حرام مى شود، لكن در صورت
دوم حكم بنابر احتياط است و در هر حال بنا بر اقوى بخاطر افضاء از همسرى او
بيرون نمى شود در نتيجه همه احكام زوجيت بر او مترتب مى شود يعنى او از
شوهرش و شوهرش از او ارث مى برد....."
تفخیذ یعنی شهوت رانی کردن با ران.
این
جور مفاهیم که متاسفانه تمام تعالیم دینی از این قبیل هستند روزگاری کاملا
عقلانی و اخلاقی به نظر میرسیدند، در حالی که امروزه کاملا غیر اخلاقی
حساب میشوند و دین داران معمولا بصورتی بسیار مضحک سعی میکنند بگویند اینها
هنوز هم اخلاقی هستند و اشکالی ندارند، این مسئله نیز خود دلیل دیگریست بر
ضد اخلاق بودن دین!
محمد یک تاجر
بود و به همین دلیل، الله خدایی که محمد خلق میکند ویژگیهای یک تاجر را
دارد، در قرآن بسیار از واژه های سود، ضرر و معامله استفاده میشود، مثلا در
سوره ماده گوساله (بقره) آیه 245 میگوید:
کیست که به خدا قرض الحسنه دهد، تا خدا بر آن چند برابر بیفزاید؟ خدا تندگدستی دهد و توانگری بخشد و شما به سوی او بازگردانیده میشوید!
دین
داران در واقع در حال تجارت با خدا هستند، تجارتی که دین داران فکر میکنند
در آن سود بسیار خواهند برد، مثلا نماز جماعت میخوانند که فلان قدر ثواب
ببرند، نماز شب میخوانند که فلان قدر ثواب ببرند، حال اگر دین داران از روی
مفاهیم دینی، کار خوبی را نیز انجام بدهند، مثلا در کارهای خیریه شرکت
کنند، مانند این است که دارند معامله میکنند، یعنی 1000 تومان میدهند و
70000 تومان سود میکنند، بنابر این، ارزش کارهای نیک این افراد از لحاظ
انسانی واقعا چیزی نیست، این افراد کار خوب را بخاطر خوبی اش انجام
نمیدهند، بلکه تنها در یک معامله شرکت میکنند. مسیحیان اعتقاد دارند که عیس
مسیح خود را برای جامعه بشریت فدا کرده است. عیسی مسیح واقعا چه کار بزرگی
انجام داده است!؟ فرض کنید شما هر روز باید نان و پنیر و تخم مرغ بخورید،
شخصی به شما میرسد و ضمانت میکند، اگر خود را جلوی اتوبوس بیاندازید، از
فردایش هر روز بجای تخم مرغ، چلو کباب خواهید خورد و هیچ مشکلی برای شما
پیش نخواهد آمد، حال آیا این اصلا منطقی است که شما خود را جلوی اتوبوس
نیاندازید؟ عیسی مسیح در واقع اطمینان داشت که با بالای صلیب رفتن به بهشت
خواهد رفت (البته مسیحیان واقعا در مورد تثلیث رای مستقلی ندارند و خود
هنوز گیج هستند که بالاخره مسیح خود خداست یا یک انسان که پسر خداست!)
بنابر این هیچ فداکاری ای انجام نداده است!. همچنین حزب اللهی ها از شهدای
دوران جنگ ایران و عراق بسیار استفاده ابزاری میکنند. میگویند این افراد از
خود گذشتگی کرده اند و برای دفاع از اسلام، کشته شده اند. اگر فردی آنقدر
به اسلام اعتقاد دارد که حاضر است در راه اسلام کشته شود، آن فرد اطمینان
دارد که به جایی بهتر از جایی که در آن زندگی میکرده است خواهد رفت،
اطمینان داشته است که با کشته شدن به حوری های بهشتی و جوی های عسل و شیر و
سایر لبنیات در بهشت دست خواهد یافت، بنابر این تنها یک معامله انجام داده
است و از خودگذشتگی چندانی نکرده است، ولی اگر شخصی برای دفاع از میهن و
مردمش به جنگ رفته باشد، واقعا از خود گذشتگی بزرگی کرده است چون نه تنها
چیز چندانی بدست نمی آورد بلکه خیلی از چیزها را نیز از دست میدهد، بنابر
این اخلاقیاتی که دین داران از آنها صحبت میکنند برای آنها ارزش مادی دارد و
مانند یک معامله است، و از لحاظ انسانی و معنوی بی ارزش به حساب میرود.
دین داران خوبی را برای خوب بودنش انجام نمیدهند، بلکه گوسفندوار به
دستورات دینی عمل میکنند تا سود کنند!
فرض
کنید شخص گردن کلفتی به محله ای وارد شود و بگوید هرکس از این به بعد دروغ
بگوید من سیخ داغ در چشمش فرو خواهم کرد. حال اگر اهل محله دروغ نگویند
آیا کاری اخلاقی انجام داده اند؟ آیا میتوان اهل این محله را بخاطر
اخلاقمدار بودن ستایش کرد؟ هرگز! مثال خداباوران نیز اینگونه اند، نظام
اخلاقی دینی مبتنی بر ترس از یک خدای گردن کلفت است، چنین نظامی اساساً
ارزشی اخلاقی ندارد و در بسیاری از موارد تبدیل به نظامی ضد ارزشی و ضد
اخلاقی میشود.
جامعه ای که در آن
حقوق همگان رعایت میشود و مردم از رفاه نسبی برخوردار باشند جامعه ای
اخلاقی خواهد شد، مردم در چنین جوامعی که احساس نمیکنند حقوقشان ضایع شده
است بسیار کمتر جرم انجام میدهند و انسانهایی زیبا روتر و زیبا خو تر
میشوند! و مسلما دین هرگز چنین برنامه ای را برای بشر نیاورده است، اجرا
شدن بهتر و بیشتر دین یعنی بیشتر سنگسار کردن، بیشتر دست و پا قطع کردن،
بیشتر اندیشه کشی کردن و به همین دلیل هرچقدر جامعه ای دینی تر است و
مفاهیم دینی در آن بیشتر اجرا میشوند، آن جامعه عقب افتاده تر و مردم آن
عصبی تر و عبوس تر هستند، مانند کشور پاکستان، عربستان و ایران، و هرچقدر
مفاهیم دینی در کشورهایی شخصی تر و حاشیه ای تر در نظر گرفته شوند، مردم آن
کشور ها در زندگی خود شادتر و اخلاقی تر هستند، کمتر دروغ میگویند، کمتر
دزدی میکنند و کمتر جرم و جنایت میکنند مثل سوئد، کانادا، سوئیس و...
دین دارن بسیار خشونت طلب هستند، معمولا جنگ کردن، اعدام کردن، نابود کردن، ویران کردن اولین
راه حل هاییست که دین داران برای مشکلات پیشنهاد میکنند، و این مختص
مسلمانان نیست، بقیه مذاهب نیز معمولا چنین هستند، تندرو ترین آدمها و
جنایتکار ترین آدمها معمولا عقاید مذهبی دارند. دین داران به دلایلی که
ذکر شد و در خداوند چیست؟
به آنها اشاره شده است، خدا را پشت سر تمام جنایات خود میدانند، و به همین
دلیل است که دلخراش ترین و خشن ترین اتفاقات تاریخ بشری معمولا انگیزه های
دینی داشته است، دین داران با رضایت تمام جنایت میکنند و از جنایات خود
لذت میبرند، به یک مثال از کتاب اوریانا فالاچی ژورنایست و نویسنده معروف
ایتالیایی که در مورد تروریسم اسلامی در کتاب "خشم و غرور" نوشته شده است توجه کنید:
"اما
بگذارید به شما در مورد دوازده مرد ناپاکی بعد از جنگ بنگلادش در شهر داکا
اعدام شدند بگویم تا خنده تان به گریه تبدیل شود. آنها را در مقابل بیست
هزار آدم دیندار و مومن بر روی زمین ورزشی استادیوم شهر داکا با سر نیزه
در حالی که تماشاگرانی که روی صندلی نوشته بودند و با گفتن الله اکبر
تشویقشان میکردند و دوازده مرد به شدت پیچ و تاب میخوردند اعدام کردند.
مومنان به شدت فریاد "الله اکبر، الله اکبر" سر داده بودند. آری میدانم
رومی های باستان، آن رومی هایی که فرهنگ من مفتخر به نام آنهاست، در
استادیوم های مخصوص، خود را با تماشای مسیحی هایی که جلوی شیر انداخته
میشدند تا شیر آنها را بخورد سرگرم میکردند. آری میدانم، خوب میدانم که در
کشورهای اروپایی حتی مسیحیان، همان مسیحیانی که خدمت آنها به تاریخ تفکر را
علی رقم آتئیست (بیخدا) بودنم به رسمیت میشناسم، خودشان را با دیدن آتش
گرفتن مرتدها سرگرم میکردند. اما مدت زیادی از آن دوران گذشته است،ما اندکی
متمدن تر شده ایم. و حتی آن فرزندان الله باید بفهمند که دیگر بعضی کارها
را نباید بکنند. وقتی که دوازده مرد را سلاخی میکردند، یک پسر بچه خود را
بر روی جلادان پرت کرده بود تا بتواند برادرش را که محکوم به اعدام بود
نجات دهد. جلادان با پوتینهای نظامیشان به صورتش
کوبیدند . اگر حرف مرا باور ندارید گزارش مرا با گزارشهایی که خبرنگاران
فرانسوی و آلمانی که همچون من شگفت زده شده بودند مقایسه کنید. یا شاید
بهتر باشه که به عکسهایی که یکی از آنها انداخت مراجعه کنید. به هر حال این
هنوز چیزی نیست که میخواستم آنرا بیان کنم. سر انجام بعد از کشتار، آن
بیست هزار آدم مومن (خیلی از آنها زن بودند) از روی صندلی ها بلند شدند و
بر روی زمین استادیوم آمدند. نه بصورت یک جمعیت پراکنده، نه، بلکه بصورت
کاملا منظم و سازمان یافته، با هیبت و وقار. آرام آرام یک صف تشکیل داند.
با نام الله، بر روی جنازه ها راه رفتند و فریاد میزدند، الله اکبر الله
اکبر. آنها را مانند دو برج دوقولوی نیویورک ویران کردند و به فرشی خون
آلود از استخوان های خرد شده تقلیل دادند."
اگر
در تاریخ ادیان مرور کوتاهی بکنید خواهید دید که جنایاتی نظیر این بسیار
در کنار جنایاتی مثل قتل عام سال 1367 در نظام آقا امام زمان، حمله اعراب
به ایران، تجاوز به زنان ایرانی در جنگ عراق در شهر قصر شیرین، نسل کشی
بابی ها در ایران، کشتن سرخپوستها در آمریکا، زنده سوزاندن یهودیان در
اروپا، دوران وحشتناک انگیزاسیون در اروپا و قتل عام یهودیان توسطه محمد،
کشتن عیسی مسیح توسط یهودیان، حملات 11 سپتامبر، قتل عام مسلمانان بوسنی
توسط صربها و... همه و همه انگیزه های مذهبی داشته اند، حتی اگر قبول کنیم
که دین باعث میشود که افراد دروغ نگویند، تاریخ نشان میدهد که کثیف ترین
جنایات تاریخ با انگیزه های دینی صورت گرفته است و همواره فاسد ترین
نظامهای جهان، نظامهای مذهبی از قبیل حوزه، کلیسا، کنیسه و.. بوده اند.
نگاهی
کوتاه به ادبیات ملل مختلف از جمله ایران نشان میدهد که قشر مذهبی بويژه
سردمداران مذهب و دین در جامعه یعنی روحانیت همیشه بعنوان دزد، فاسد، جانی
و... معروف بوده و هستند، این افراد در اوج تفکرات مذهبی به شمار میبرند و
اوج مذهب با اوج حماقت برابر است، مذهب و دین اصولا انسانها را کرخت و احمق
میکند، بعنوان مثال به گفتگوی زیر که با عباس کریمی یکی از مداحان اهل بیت
انجام گرفته است توجه کنید:
سوال: سابقه همكاري خود با هيات رزمندگان شميرانات از چه زماني شروع شده است و دلايل موفقيت اين هيات به ويژه در جذب جوانان به عقيده حضرتعالي چه چيزهايي ميتواند باشد؟در خصوص علت موفقيت جلسه هيئت رزمندگان نيز عوامل زير را ميتوان برشمرد:
- توجه خاص حضرت صديقه كبري (س) به جلسات.
- همجواري با مرقد مطهر حضرت امامزاده علياكبر (ع) وامامزاده اسماعيل (ع).
- حضور روحاني 530 شهيد و جانبازان دوران دفاع مقدس.
- حضور خانوادههاي معزز شهدا، ايثارگران و جانبازان.سوال:جناب آقاي كريمي نام سايت ?? فطرس ?? ميباشد اگر نظر خود را در اين مورد بفرماييد ممنون ميشويم.
ج: فطرس فرشتهاي بود كه بالهايش بر اثر قهر خداوند متعال سوخته شده بود و در روز ولادت حضرت سيدالشهدا (ع) به همراه خيل كثيري از ملائك به زمين آمد و خود را به قنداقه حضرت ابيعبدالله متبرك نمود و خداوند به احترام ارباب بالهاي فطرس را به او عطا فرمود. فطرس در آسمانها به پرواز درآمد و ميگفت: كيست مثل من كه آزاد شدة حسينم؟ و از آن روز فطرس عهد كرد كه سلام عاشقان حضرت ابيعبدالله (ع) را به مولا برساند و چون كار فطرس ابلاغ سلام است كار سايت فطرس نيز ابلاغ معارف اهل بيت (ع) است، انشاء الله.
منبع +
آیا
براستی انسانهایی که در این مقدار از شعور و درک به سر میبرند انگل های
اجتماعی و آدمهایی ضد بشر نیستند؟ آیا از افرادی با این سطح شعور انتظار
میرود انسانهای اخلاقی ای باشند و کار مثبتی برای بشریت انجام دهند؟! هرگز!
هرچقدر افراد مذهبی تر هستند به همانقدر جاهل تر و خرافاتی تر هستند و
انسانهای خرافاتی و جاهل برای بشریت خطرناک هستند، جنایات و جرائم اخلاقی
مذهبیترین افراد در طول تاریخ و حال آنقدر بیشمار است که مثال آوردن از
آنها کاریست بی معنی. اشعار حافظ و بسیاری دیگر از بزرگان ما، ضد اخلاق
بودن و دنائت مذهبیون و فساد شدید آنها را به خوبی در دوران حافظ نشان
میدهد، مقایسه این چکامه ها با وضعیت امروزی مذهبیون نیز بیانگر این است که
این عده همواره همینگونه بوده اند:
می خور که شيخ و حافظ و مفتی و محتسب | چون نيک بنگری همه تزوير میکنند |
برای چکامه های بیشتر، حافظ - چکامه های ضد زاهد
در
پایان اینکه اگر حتی ادیان مفاهیم اخلاقی و روشهای مفیدی برای ایجاد جامعه
اخلاقی پیشنهاد میکنند، بیخدایان تعصبی روی این قضیه نشان نمیدهند، ممکن
است بعضی مفاهیم دینی واقعا مفید و انسانی باشند، ما میتوانیم آن مفاهیم را
از دین یاد بگیریم و بقیه مفاهیم غلط دینی که معمولا اکثریت مفاهیم دینی
را شامل میشود، کنار بگذاریم. مثلا اگر فرض کنیم گذاشن یک شخص درون یک چاله
و سنگ زدن به سر آن شخص تا جایی که جان دهد روزی عملی اخلاقی و زیبا و
مفید باشد، میتوان آنرا از اسلام یاد گرفت اما این دلیل نمیشود که ما تمام
اسلام را قبول کنیم... نتیجه اینکه دین یک پدیده ضد ارزش و ضد اخلاق است و
شاید یکی از مهمترین دلایل اینکه با دین باید مبارزه شود و دین باید تا حد
ممکن نابود و محدود شوند همین ضد اخلاق بودن دین است! بعضی ها میگویند در
دنیا حد اقل یک میلیارد مسلمان وجود دارد، آیا میتوان واقعا اسلام را نابود
کرد؟! پاسخ این است که در دنیا حد اقل 40 میلیون بیمار ایدز موجود میباشد،
آیا باید دست از مبارزه با ایدز برداشت؟ آیا میتوان ایدز را کاملا نابود
کرد؟! ایدز یک بیماری شخصی است که یک شخص را میکشد، اسلام یک بیماری جهانی
است که بشر را بسوی نابودی و فنا میرود، مبارزه با اسلام اساساً ارجحیت
بالاتری برای جامعه بشری و انسان دوستان دار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر