قتل امیه بن خلف ابی صفوان

این نوشتار زیر مجموعه ای است از مجموعه جنایات محمد پیامبر اسلام، برای مرور سایر اعضای این مجموعه از نوشتاری با فرنام "محمد و دشمنان شخصی اش" دیدن کنید.
عبدالله بن مسعود روایت کرده است:
سعد بن معاذ با هدف برگزار کردن حج عمره به مکه آمد، و در خانه امیه ابن خلف بن صفوان ماند، چون امیه نیز وقتی به سفر شام میرفت، به مدینه که میرسید در خانه سعد می ماند، امیه به سعد گفت، "آیا صبر میکنی تا نیمروز فرا رسد، و وقتی که مردم به خانه هایشان میروند، میتوانی بروی و دور کعبه طواف کنی؟" ، پس وقتی که سعد به سمت کعبه میرفت، ابوجهل بیرون آمد و پرسید "آن کسی که طواف میکند کیست؟"، سعد پاسخ داد، "من سعد هستم"، ابو جهل گفت "آیا تو در امنیت هستی و کعبه را طواف میکنی، درحالی که به محمد و یارانش پناه برده ای؟" سعد گفت "آری" و بعد بین آندو مشاجره ای درگرفت، امیه به سعد گفت، "بر سر ابوحکم (ابوجهل) داد نزن، زیرا و رئیس این وادی (مکه) است." سعد بعد به ابوجهل گفت "به الله سوگند، اگر تو نگذاری که من طواف کعبه را انجام دهد، من تجارت تو با شام را به یغما خواهم برد (اموال تجاری تو را بعنوان غنیمت خواهم گرفت)"، امیه همچنان به سعد میگفت "صدایت را بلند نکن"، و او را نگه میداشت. سعد خشمناک شد و گفت (به امیه) "از من دور شو، که محمد را شنیده ام که میگفت تو را خواهد کشت".  امیه گفت "آیا او مرا خواهد کشت؟"، سعد گفت "آری"، امیه گفت "به الله سوگند وقتی محمد چیزی میگوید هرگز دروغ نمیگوید" امیه به نزد همسرش رفت و به او گفت "آیا میدانی برادر من از یثرب (مدینه) به من چه گفته است؟" همسرش گفت "چه گفته است؟"، او گفت، "او ادعا کرد که صدای محمد را وقتی ادعا میکرده که مرا خواهد کشت شنیده است".
همسرش گفت، "به الله سوگند! محمد هرگز دروغ نمیگوید." پس وقتی کفار به سوی بدر میرفتند تا با مسلمانان پیکار کنند، همسرش به او گفت "آیا به یاد نمی آوری که برادرت از یثرب به تو چه گفت؟" امیه تصمیم گرفت تا به جنگ نرود اما ابوجهل به او گفت "تو یکی از نجیب زادگان وادی مکه هستی، پس باید ما را از یک تا دو روز همراهی کنی"، پس او رفت و الله او را کشت.

همانطور که عایشه در بعضی از مواقع مشاهده کرده بود...به نظر میرسد الله در دلواپس واقعیت بخشیدن به تمایلات محمد است. ما میبینیم که محمد اعلام میکرده است که امیه را خواهد کشت. آیا این الله بود یا سعد بن معاذ و سایر اطرافیان محمد که دریافته بودند کشته شدن امیه تمایل سریع محمد است که آنها در به انجام رسانیدن آن شتافتند؟

به هر حال محمد نقشه خود مبنی بر کشتن او را اعلام کرده است و این اتفاق افتاده است.
از میان تمام کسانیکه بعد از آنکه محمد تقاضای مرگشان را کرده بود کشته شدند این شخص اندکی متفاوت است زیرا به نظر میرسد او در یک جنگ رسمی و در میدان جنگ بوده است که کشته شود. کشته شدن مانند دسته های آدمکشی که محمد شبانه برای کشتن برخی فرستاده بود نیست، اما به هر حال به نظر میرسد که سربازان محمد دستورات ویژه ای را دریافت کرده اند که توجه خاصی به کشتن او در این جنگ بکنند.

ما اطمینان نداریم، اما این ماجرا نیز با الگوی رفتاری سایر ترور های دشمنان شخصی محمد بسیار شباهت دارد.
شگفت است که کتابی که این حدیث در صحیح بخاری از آن بیرون آورده شده است "تقوا و پاکدامنی پیامبر و صحابه" نام دارد.

منبع +





هیچ نظری موجود نیست: