قتل کنان ابن ربیع

نگارنده (گان):آرش بیخدا

این نوشتار زیر مجموعه ای است از مجموعه جنایات محمد پیامبر اسلام، برای مرور سایر اعضای این مجموعه از نوشتاری با فرنام "محمد و دشمنان شخصی اش" دیدن کنید.

چکیده

پیشگفتار

منابع اسلامی

بحث

پرسشها

نتیجه



چکیده

محمد بگونه ای تجاوزگرانه به گروه های متعددی از مردم که در اطرافش بودند حمله کرد. یکی از این گروه ها یهودیان خیبر بودند. محمد باور داشت که خدا به او دستور حمله به خیبر را داده است. بعد از اینکه خیبر فتح شد، یهودیان یا برده مسلمانان شدند، اعدام شدند و یا اینکه اجازه زیستن در آن منطقه به آنها در صورتی که نیمی از در آمد خود را به مسلمانان بدهند داده شد. یکی از وحشیانه ترین اعمال محمد که در این ماجراها میتوان آنرا دید رفتار او با یک زندانی با نام کنانه است. کنانه یکی از رؤسای خیبر بود. محمد از او خواست که مکان اختفای گنجهای رؤسای خیبر را افشا کند. کنانه از انجام اینکار امتناع کرد. محمد دستور داد که تا حد مرگ او را شکنجه کنند، و بعد سر او را از بدنش جدا کنند.



پیشگفتار

وقتی محمد مأموریت خود را آغاز کرد، ادعا کرد که او تنها یک "پند دهنده" برای مردم است. سوره غاشیه آیه 21 و 22.

فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ؛ لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ.

پس پند ده ، که تو پند دهنده ای هستی؛ تو بر آنان فرمانروا نيستی.

وقتی محمد این کلمات را در قرآن میگفت طرفدارانش بسیار کم تعداد و ضعیف بودند. آنها مورد تنفر مردم واقع میشدند و محمد نیز استهزاء و تمسخر میشد، بنابر این محمد میگفت الله تنها به او گفته است که تو تنها یک پند دهنده هستی.

اما چند سال بعد، قدرت محمد و هوادارانش افزایش یافت. او ارتشی قوی و فرمانبردار را رهبری میکرد. محمد درجه ای از قدرت داشت، حال قوانین بازی تغییر یافته بود. وقتی که او ضعیف بود تنها از مردم مکه خواهش میکرد که از شرک دست بردارند و تنها الله را بپرستند، اما حال که او میزانی از قدرت نظامی را داشت، شمشیر اسلام را با خشونت تمام حمل میکرد.

در سیرت رسول الله ابن اسحق جزئیات حمله به خیبر به دقت آورده شده است. این حمله حدوداً 3 سال قبل از مرگ محمد به دلیل مسموم شدنش اتفاق افتاد. خیبر یک منطقه مسکونی بود که تقریباً در 95 مایلی شمال مدینه قرار دارد. یهودیان خیبر عموماً کشاورز بودند. خیبر به داشتن بهترین درختهای نخل منطقه معروف بود. یهودیان در آنجا انسانهای موفقی بودند زیرا سخت کوشیده بودند و به آنچه داشتند دست یافته بودند.

قبل از حمله محمد به خیبر، اهل مکه او را از برگزاری مراسم حج در مکه بازداشته بودند. او در خارج از مکه یک عهدنامه تحقیر آمیز را امضاء کرده بود که برخی از هواداران اصلی اش آنرا نپسندیده بودند. محمد برای آرام کردن آنها ادعا کرد که او یک "وحی" از طرف خدا داشته است که به آنها اجازه حمله به یهود خیبر را میدهد. شش هفته بعد او با هدف تسخیر و غارت به خیبر حمله کرد.

-----------------------------------------------------------------------------

منابع اسلامی

سیرت الرسول ابن هشام فارسی جلد دوم صفحه 830، سیرت ابن هشام انگلیسی صفحه 515،

"کنان بن الربیع که شوهر صفیه بود اسیر کردند و اورا پیش پیغمبر علیه السلام آوردند و گنجهای قوم بنی النضیر بدست وی بود که ایشان به ودیعت پیش وی نهاده بودند، و سید، علیه السلام، از وی میپرسید تا نشان آن گنجها بدهد و بگوید که کجا مدفونست، و وی انکار مینمود و هرچند که سید، علیه السلام، با وی می گفت، او پاسخ میداد: من خبر از آن ندارم، و هرچند که سید، علیه السلام، با وی میگفت تا اقرار کند و نشان بدهد، البته اقرار نمیکرد، پس یکی هم از یهود خیبر پیش سید علیه اسلام، آمد و خبر آن گنجها از وی بپرسید، وی گفت: من نمیدانم، لیکن کنانه بن الربیع هروقتی یا هر روزی میدیدم که برفتی و گرد آن خرابه بر آمدی و چیزی از آن جایگاه طلب کردی، اکنون گمان چنان می برم که گنجها هم آنجا مدفون است. پس سید علیه السلام دیگر بار کنانه بن الربیع پیش خود فراخواند و اورا گفت: اگر نشانه این گنجها که تو انکار میکنی پیش تو بیابم، ترا بکشم؟ گفت: بلی. بعد از آن سید، علیه السلام، بفرمود تا آن خرابه که یهودی نشان داده بود بکندند و بجستند و گنجها بعضی در آن خرابه بیافتند. پس سید، علیه السلام دیگر بار کنانه بن الربیع پیش خود خواند و اورا گفت اکنون بگوی تا بقیت این گنجها کجا پنهان کرده ای؟ و کنانه هم ابا کرد، و انکار نمود. پس سید، علیه السلام، زبیر بن العوام را بفرمود تا اورا عذاب میکند تا آنوقت که اقرار بکند. و زبیر اورا عقوبت میکرد و هیچ اقراری نمیکرد. زبیر آتشی با چخماغ روشن کرد و پولادی را داغ کرد و روی سینه اش گذاشت، تا اینکه او تقریباً مرد . پس سید علیه السلام، اورا به محمد (بن) مسلمه داد تا وی را بعوض برادر خود محمود بن مسلمه بازکشد. پس محمد برخاست و وی را در حال گردن بزد.



توضیح، سیرت فارسی داغ کردن پولاد و گذاشتن آن روی سینه کنانه را یاد نکرده است و به "شکنجه کرد" اکتفا کرده است.

------------------------------------------------------------------------------

بحث

در نظر من دستور محمد برای شکنجه دادن کنانه برای دست یافتن به "گنجهای پنهان" او شبیه به کاری است که خلافکاران و باج گیران برای گرفتن پول و جایگاه افراد انجام میدهند. این کار محمد در ذهن من خلافکاران سازمانیافته و گروه های مافیایی را تداعی میکنند که شخصی را کتک میزنند و به او میگویند "صحبت کن!، زبان باز کن!"، "به ما بگو که پول کجاست، و الا ما بر درد تو خواهیم افزود!"

در اینجا محمد زبیر بن عوام (این شخص همان شخصی است که همراه با علی مسئولیت بریدن سر مردان قبیله بنی قریظه را نیز بر عهده داشته است، برای اطلاعات بیشتر به نوشتاری با فرنام در ماجرای بنی قریظه واقعا چه اتفاقی افتاد؟ مراجعه کنید) را بکار گرفته است تا این مرد را مجبور به "سخن گفتن" کند. سر انجام وقتی او در حال مرگ است، محمد سرش را از تنش جدا میکند.

من هرگز به یاد ندارم که موسی مردم را در هنگام مسافرت و کنعان شکنجه کند. مطمئناً مسیح نیز هرگز به حواریون اش نیاموخت که مردم را شکنجه کنند. اما حتی بعد از غارت خیبر، شهری که بسیار ثروتمند بود، محمد از بدست آوردن ثروت ناشی از این غارت هنوز راضی نشده بود، او بیشتر میخواست.

-------------------------------------------------------------------------------

پرسشها

1) به جمله محمد اندکی فکر کنید "زبیر بن العوام را بفرمود تا اورا عذاب میکند تا آنوقت که اقرار بکند". این چهره واقعی پیامبر اسلام در عمل، وقتی که قدرت شمشیر را دارد است. پیامبر اسلام چگونه مردی است؟ چه احساسی به شما دست خواهد داد اگر در هنگام بررسی اخبار دریابید که چنین اتفاقی در محله شما افتاده است؟

2) مسلمانان در مورد آنچه صربها در بوسنی بر سر مسلمانان آورده اند شکوه میکنند. من با مسلمانان در این مورد همفکر هستم. اما هرکس این عمل محمد را در تاریخ اسلام بخواند خواهد دید که محمد نیز همان اعمال شنیع و ضد انسانی را در مورد برخی از افراد انجام داده است. اگر مسلمانان فکر میکنند که اعمال صربها در بوسنی باید محکوم شود، آیا آنها گمان نمیکنند که این رفتار محمد نیز باید به شدت محکوم شود؟

3) چقدر غارت و دزدی کافی بود؟ محمد از پیش تمامی ثروت خیبر را در دست داشت. شکی وجود ندارد که این غارتگری محمد را به ثروت زیادی رسانیده بود، آیا آن همه ثروت کافی نبود؟ آیا باید محمد حتماً چنین کاری را با کنانه میکرد؟

4) با رفتاری که محمد از خود نشان داده است، با غارتهایش، با برده داری اش، با شکنجه گری اش و با قتلهایش، آیا اندکی شگفتی در مورد علت آنچه در کشورهای اسلامی بسیار رایج است باقی میماند؟ ما همه با اتفاقاتی که در ایران، الجزایر، افغانستان، پاکستان، مصر، مالی و موریتانیا می افتد آشنا هستیم. این اتفاقات وحشتناک توسط "باندهای قاچاق مواد مخدر، یا سایر سازمان های جنایی، یا حتی سیاسیون انقلابی" انجام نمیشود، بلکه توسط اسلامگرایان بسیار مومن انجام میگیرد. این افراد میخواهند اسلامشان را برپا دارند، اسلامی ناب شبیه آنچه محمد واقعا انجام داده است. بنابر این آنها باور دارند که حق دارند هر آنچه محمد انجام داده است را انجام دهند. به یاد داشته باشید که مسلمانان وظیفه دارند روش زندگی محمد "سنت" او را با جدیت دنبال کنند. اگر محمد میتوانست شخصی را شکنجه و اعدام کند، تا به پول دست یابد، پس مسلمانان امروزی نیز میتوانند همان کار را بکنند. آیا این چیزی است که مسلمانان میخواهند جامعه را بر اساسش بسازند؟

5) مسلمانانی که محمد را بعنوان الگوی رفتاری خود قرار میدهند، خود به خود کردار ناشایست او را توجیه و پشتیبانی میکنند.



------------------------------------------------------------------------------

نتیجه

رفتار محمد در اینجا یک نمونه بسیار مهم است. یک گناه بزگ که انگیزه آن تنفر و طمع مال بوده است. این کردار، کردار یک پیامبر واقعی خدا نیست، این کردار کردار شخصی است که بر اساس تمایلات غیر انسانی خود رفتار میکند، تا امیال پلید خود را اشباع سازد.

عهد جدید در Tim. 6:10 میگوید "زیرا پول ریشه تمام پلیدی ها است".

طمع محمد او را مجبور کرد که کار شر انجام دهد، شکنجه کند و بعد مردی را بکشد، تنها برای رسیدن به پول.

مسیح راه بهتری را آموخت، انجیل متی 19 تا 21 "ثروت خود را بر روی این زمین نیندوزید زیرا ممکن است بید یا زنگ به آن آسیب رسانند و یا دزد آن را برباید. ثروتتان را در آسمان بیندوزید، در جایی که از بید و زنگ و دزد خبری نیست. اگر ثروت شما در آسمان باشد، فکر و دلتان نیز در آنجا خواهد بود".

من از تمام مسلمانان میخواهم که شجاع، صادق و انسان باشند و به دلیل همین کار شنیع پیامبر اسلام، اسلام را کنار بگذارند.

منبع + 






هیچ نظری موجود نیست: