اگر به خدا اعتقاد ندارید چرا خودکشی نمیکنید؟

نگارنده (گان):آرش بیخدا

این نوشتار تکمیل خواهد شد.

بدون اعتقاد به خداوند، زندگی انسان پوچ و بی مفهوم خواهد بود، اگر شما به قیامت اعتقاد نداشته باشید و خدا را قبول نداشته باشید، هرکاری خواهید کرد که دوست دارید و جهان ویران خواهد شد و زیبایی و محبت از بین خواهد رفت.

بگذارید در چند مرحله به این سوال بپردازم.

مفاهیم واهی و تخیلی برای انسان خردگرا شادی نمی آورند.

اعتقاد به یک مفهوم خیالی و واهی غلط ممکن است گاهی از اوقات به شما احساس خوشی بدهد. بیشتر انسانها خداوند را بعنوان قرص آسپرین و اعصاب مصرف میکنند. این جمله ها را بسیار ميتوان شنید.

وقتی که همه مرا تنها میگذارند و مشکلاتم روی سرم میرسد خداوند را از درون احساس میکنم.

وقتی احساس ناتوانی و بدبختی میکنم به خداوند پناه میبرم.

این افراد به صرف اینکه احساس خوبی از اعتقاد به خداوند در درون خود حس میکنند خداوند را قبول دارند و این بسیار غلط است. گفته مارکس در مورد افیون بودن دین در مورد اینگونه خداباوران بسیار شایسته است. تریاک نیز باعث میشود انسان به احساس خوبی دست یابد و بسیاری از مردم از مشکلاتشان به تریاک پناه میبرند و با استفاده از آن احساس شادی میکنند اما آیا این راه روبرو شدن با مشکلات است؟! آیا انسان باید نامعادلات زندگی را با اعتقاد به خداوند حل کند؟

بنابر این احساس خوبی که با استفاده از یک مفوهم خیالی بدان دست میابیم نمیتواند حقانیت آن مفهوم را اثبات کند. انسان خردگرا حقیقت را به صرف حقیقت بودنش دوست دارد نه به این دلیل که این حقیقت با امیال درونی اش همخوانی داشته باشد یا نداشته باشد.

بنابر این اگر شما با اعتقاد به خداوند احساس پوچی نمیکنید (که خواهم گفت میکنید) و احساس پر بودن میکنید، کاری بسیار نابخردانه است اگر عقل خود را کنار بگذارید و بخاطر این احساس و این بوی خوش جادوئی رو به خداوند و اسلام بیاورید.

حقیقت میتواند تلخ باشد، واقعیت میتواند نشاندهنده این باشد که از حوری وشراب و سایه و آتش و مار و جانور وجود در دنیای واقعی خبری نیست. آیا شما از زندگی با واقعیات هراسانید؟

در هنگام کشف حقیقت باید احساسات را کنار گذاشت و تنها از خرد (خرد چسیت؟) استفاده کرد، زیرا احساسات ما بر روی حقایق تاثیری ندارند و آنها را تغییر نمیدهند.






هیچ نظری موجود نیست: