سنگسار و بقيه‌ي قضايا

نگارنده (گان):نادره افشاری

آن‌هايي كه ادعا مي‌كنند حكم سنگسار در متن تازينامه وجود ندارد، و سنگسار از سنت اعراب قبل از اسلام به متن اسلام راه يافته است، ناشيانه فراموش مي‌كنند كه براي استخراج فروع دين و احكام قصاص و? تازينامه تنها منبع مورد مراجعه‌ي اسلاميون نيست. رفتار، كردار و گفته‌هاي محمد، خود بخشي اساسي از زمينه‌هاي اين احكام را تشكيل مي‌دهد. به عنوان نمونه حج از همان قوانين جاري اعرابِ قبل از اسلام به متن احكام اسلامي راه يافته است. در همين راستا مي‌توان از امام محمد غزالي قشري‌ترين شريعتمدار اسلام ياد كرد. جالب اين كه در تاريخ اسلام براي نخستين بار غزالي بود كه عنوان حجت‌الاسلامي را يدك كشيد. غزالي معتقد است كه هيچ دليل و منطقي براي انجام مراسم حج نمي‌يابد، اما چون انجام اين مراسم را يك دستور ديني مي‌يابد، آن را به جاي مي‌آورد. بد نيست يادآوري شود كه حج يك سنت عرفي اعراب قبل از اسلام است و با اين كه بيشتر منطق تجاري داشته است تا ديني، اما بازهم به يكي از احكام اسلامي تبديل شده است. براي آناني كه ممكن است آگاهي نداشته باشند، تاكيد مي‌كنم كه روزه نيز يك سنت يهودي است و از شعائر يهوديان الگوبرداري شده است. قبله‌ي مسلمانان نيز تا قبل از تغيير جهت، همان قبله‌ي يهوديان بود. و اساسا سنت قبله داشتن و رو به سوي محل خاصي عبادت كردن هم از متن رسوم يهوديان به اسلام راه يافته است.

سنگسار و كشتار كساني كه خارج از ازدواج شرعي، به رابطه‌اي دست يازيده‌اند، نيز همين گونه از متن يهوديت كه مادر قوانين حقوقي و جزايي اسلام است، به متن اسلام راه يافته است. در رابطه با حكم سنگسار نيز هر چند كه در تازينامه به آزار و شكنجه‌ي كساني كه خارج از ازدواج شرعي رابطه‌ي جنسي برقرار كرده‌اند، بسنده شده است، اما خود محمد نه تنها حكم سنگسار را روا دانسته، بلكه خود نيز اين حكم را اجراء كرده است. بر اساس اولين آيه‌ي سوره‌ي نور بايد زن و مرد زناكار را هريك صد ضربه [شلاق] زد! بعد هم براي تاكيد بر قساوت بدون ترحم بر اين افراد تاكيد شده است كه: اگر به الله و روز قيامت ايمان داريد، مبادا در حكم الله نسبت به آن دو [دو متهم] دچار ترحم شويد، و [البته] بايد كه به هنگام شكنجه كردنشان گروهي از مسلمان و مومنان [حتما] حضور داشته باشند. (آيه‌ي 2 سوره‌ي نور)

در نهج‌الفصاحه كه مجموعه‌ي سخنان قصار، خطبه‌ها و تمثيلات محمد است و توسط شادوران ابوالقاسم پاينده جمع آوري و ترجمه شده است، نيز بر اين حكم تاكيد شده است. در اين كتاب از قول محمد دست كم 35 بار در رابطه با زنا و زناكاران سخن رفته و مجازات‌هاي سنگيني به ايشان بشارت داده شده است. در بخشي از آخرين خطبه‌ي محمد موسوم به حجه‌الوداع نيز اين چنين بر اجراي حكم سنگسار پافشاري شده است:

ايهاالناس ان الله قد قسم لكل وارث نصيبه من الميراث ولا يجوز لوارث وطيته في اكثر من الثلث و الولد للفراش و للعاهر الحجر?

اي مردم? طفل از بستر به وجود مي‌آيد، و نصيب زناكار، سنگ است? (بخشي از حجه‌الوداع محمد، البيان و تبيين نقل از نهج‌الفصاحه، مجموعه‌ي كلمات قصار حضرت رسول‌الله اكرم (ص) انتشارات جاويدان، چاپ سوم، 1377، تهران، ترجمه‌ي ابوالقاسم پاينده، ص 830)

شيخ حسين‌علي منتظري كه به دليل مرتبه‌ي بالاي فقهي‌اي كه نزد متشرعين داشت و در سال‌هاي آغازين پاي گرفتن حكومت اسلامي به عنوان جانشين بر حق سيد روح‌الله خميني مشخص شد، شوخمندانه در دعواي قدرت با مثلث شوم سيد احمد خميني، سيد علي خامنه‌اي و شيخ علي اكبر هاشمي رفسنجاني دچار زحمت شده، از راس هرم قدرت به پائين پرت شد. او نيز طي استفتايي كه اخيرا از او در رابطه با توقف ـ و نه لغو ـ حكم سنگسار از سوي متشرعين در ايران شده است، بر جاويدان بودن اين حكم پاي فشرد. اين فرد همچنين سنگسار را يك حكم اسلامي/تازينامه اي و سنت پيامبر و امامان شيعه شناخته و معرفي كرده است. منتظري در رساله‌ي عمليه‌اش كه در سايت اينترنتي‌ شخصي‌اش در رابطه با سنگسار درج شده است، در رابطه با سنگسار چنين ديدگاهي دارد:

مرد زناكار و محصن را براي سنگسار تا كمر و زن را تا نزديكي سينه در گودالي دفن مي‌نمايند. (مساله‌ي شماره‌ي 3169 از رساله‌ي عمليه‌ي شيخ حسين علي منتظري)

سيد محمود طالقاني نيز كه يكي از مراجع مسلم تشيع و يكي از ملايان باصطلاح مدرن و غيرقشري معاصر ايران است و در سال 1340همراه با مهدي بازرگان و يدالله سحابي نهضت مذهبي آزادي را تاسيس كرد، در جلد چهارم كتاب پرتوي از تازينامهش بر همين حكم تاكيد مي‌كند:

[در] خانه نگه داشتن زني كه دچار انحراف شده، تا اصلاح شود، مرحله‌ي ابتدايي [اجراي حكم سنگسار] است. و بايد پنهان باشد. و اگر [اين اتهام] آشكار و علني اثبات شد، بايد در ديدگاه عمومي (ملاء عام) حد تازيانه (جلد) يا سنگسار (رجم) اجراء شود. (پرتوي از تازينامه، جلد چهارم، سيد محمود طالقاني، ص 108)

لازم به تاكيد است كه سيد محمود طالقاني همچنان به عنوان ملايي ميانه رو و متمدن از سوي جريان مذهبي/ملي عنوان مي‌شود. تمام حكم‌هاي فقهي و جزايي و حقوقي او هم در رابطه با زنان و دگرانديشان و ديگر نابرابري‌هاي اسلامي نيز از سوي جريان قشري مذهبي مجاهدين خلق تاكيد و تائيد شده است. براي نمايش ديدگاه عقب افتاده و ضد انساني پدر طالقاني بد نيست به تفسير سوره‌ي حمد او نگاه كنيم:

در روايات مغضوب عليهم تطبيق بر يهود شده، و ضالين بر نصاري. با توجه به وضع روحي و اخلاقي يهود و نصاري، اينان مصداق واضح‌اند؛ زيرا طرز تفكر عمومي يهود، سرپيچي از حق و كمال است. يهود از جهت تربيت نژادي و غرور ديني، جهان و مردم جهان را مال و ملك خود مي‌داند و چنين معتقد است كه خدا، خداي يهود و دنيا از آن يهود، و مردم آن بردگان يهود و سراي جاويدان براي يهود است. (پرتوي از تازينامه، جلد اول، آيت‌الله سيد محمود طالقاني، ص 42)

و در تفسيري ديگر: (به) راستي، كفر و سرپيچي يهود از اسلام، منشاء پراكندگي و سرگرداني مردم دنيا گرديد. (همانجا، ص 140)
متاسفانه ما مسلماناني را مي‌شناسيم كه به دليل دگماتيسم موجود در ديدگاه‌هاشان، به چيزي معتقدند كه آن را نمي‌شناسند و به چيزي حمله مي‌كنند كه آن را هم نمي شناسند. انگار وظيفه‌شان اين است كه هر گاه با متن آگاهي بخشي در اين رابطه‌ها برخوردند، دوان دوان با سلاح انگ و تهمت و افتراء به ميدان بشتابند ـ و حتا اگر توانستند با حذف فيزيكي ـ آن صدا و صداهاي همانند را خاموش كنند؛ چرا كه در باور ايشان، آگاهي بر كاستي‌هاي اين ديدگاه‌ها ضربه‌اي بر تقديس باورهاي مردم است. بد نيست به عقيده‌اي باور داشته باشيم كه آن را مي شناسيم و به باوري حمله كنيم كه آن را هم مي‌شناسيم

نادره افشاری






هیچ نظری موجود نیست: