عقبه بن ابی معیط

نگارنده (گان):آرش بیخدا
این نوشتار زیر مجموعه ای است از مجموعه جنایات محمد پیامبر اسلام، برای مرور سایر اعضای این مجموعه از نوشتاری با فرنام "محمد و دشمنان شخصی اش" دیدن کنید.
بعد از جنگ بدر، وقتی که مسلمانان در حال بازگشت به مدینه هستند، سیرت الرسول ابن هشام اینگونه گزارش میکند.
پس چون سید، علیه السلام بفرمود تا وی بکشند، گفت (عقبه گفت): یا محمد عیال و فرزندان من بکی باز میگذاری (چه کسی از زنان و فرزندان من مواظبت خواهد کرد)؟ سید، علیه السلام، جواب داد که به آتش دوزخ و عاصم بن ثابت بن  الأقلح الانصاری او را بر اساس آنچه عبیده بن محمد بن عمار بن یاسر به من گفت کشت. (سیرت انگلیسی صفحه 308 و سیرت فارسی صفحه 583 پوشینه دوم) (1)
پیامبر یکروز قبل از زندانیان به مدینه وارد شد. (سیرت انگلیسی صفحه 309 و سیرت فارسی پوشینه دوم صفحه 584) (2)
"مصعب ابن عمیر بر وی بگذشت و دید که وی را اسیر کرده بودند، و بعد از آن بدان مرد انصاری گفت که: این مرد که گرفته ای دست وی سخت ببند، نباید از تو بگریزد که مادرش بسیار مال دارد و چون بشنود که وی را اسیر کرده اند و گرفته اند، مال بسیار بفرستد و وی را باز خرد." (سیرت انگلیسی صفحه 309 و سیرت فارسی صفحه 585 پوشینه دوم.)
پس ایشان (قریش) در خود افتادند و فداها راست کردند (فدیه ها را آماده کردند) و بفرستادند و اسیران خود بازخریدند. (سیرت انگلیسی صفحه 312 و سیرت فارسی صفحه 590 پوشینه دوم).
دیکشنری اسلام نوشته توپ. هوگز (3) اطلاعات بیشتری در این مورد میدهد اما متاسفانه به منبعی اشاره نکرده است. در صفحه 376 میخوانیم:
دو روز بعد (بعد از نضر ابن حارث)، تقریبا در نیمه راه مدینه در ، فرمان مرگ زندانی دیگری، یعنی عقبه صادر شد. او جسارت کرد و اعتراض کرد که چرا باید با او رفتاری خصمانه تر از سایر اسرا انجام بگیرد. محمد پاسخ داد "بخاطر دشمنی ات با الله و پیامبرش"، عقبه گفت "و دختر کوچکم" در حالی که زجه میزد، گفت "چه کسی از او مراقبت خوهد کرد"؟ پیامبر گفت "آتش جهنم".
 
با توجه به سیرت، زندانی ها برای دریافت فدیه (پولی که در ازای آن یک اسیر جنگی را آزاد میکردند) در مدینه نگهداری شده بودند و تقریباً تمامشان بواسطه فدیه آزاد شدند. ابن هشام انگلیسی بین صفحات 309 تا 314 و ابن هشام فارسی بین صفحات 590 تا 595 به جزئیاتی از این این تبادل پول با اسیر پرداخته است.
اما دو نفر توسط محمد انتخاب شده اند و قبل از ورود به مدینه کشته شده اند. نضر بن الحارث و همچنین عقبه ابن ابی معیط که اعدامش موضوع پاراگراف بالا است.
اطلاعات زیادی در مورد این شخص وجود ندارد، مگر اینکه او به همراه نضر بن الحارث به مدینه رفته بود تا چند سوال دشوار از محمد بپرسد تا با این آزمایش دریابد که آیا او یک پیامبر راستین است یا نه؟ مسلم است که این درخواستی مشروع بوده است، اما محمد او را یک دشمن شخصی پنداشته است. بنابر این او به دستور محمد اعدام میشود. هیچ دادگاهی و یا دلیلی برای قتل این زندانی بجز اینکه به او گفته میشود "زیرا تو در مقابل من دشمنی داری" دیده نمیشود. آیا در اسلام این مجاز است که فاتح یک جنگ اشخاصی را از میان زندانیان به دلیل خصومتهای شخصی بکشد؟
ایا این است رفتاری که سخنگوی خداوند عدالت باید از خود نشان بدهد؟
حتی اگر مجازات مرگ نیز جایز بود و او مستحق مرگ بود، آیا ضرورتی داشت که این شکنجه روانی در هنگام قبل از مرگ او صورت بگیرد؟ پاسخ محمد در مقابل اضطراب عقبه در مورد آینده فرزندانش چه چیزی در مورد شخصیت و انسانیت او را فاش میکند؟

توضیحات:
==========
1- سیرت فارسی مرتضی علی را در جلد دوم صفحه 583 قاتل عقبه گزارش داده است.
2- سیرت فارسی نوشته است "چون سید علیه السلام، از غزو بدر باز مدینه آمد، و اسیران به مدینه آوردند"، یعنی در فارسی به اینکه رسول الله یکروز قبل از ورود اسرا به مدینه وارد شده است چیزی نیامده است.
3- T.P. Hughes

منبع +






هیچ نظری موجود نیست: