عدالت خدای قرآن در قيامت

نگارنده (گان):حجت الله نيکويی
عدالت خداي قرآن در قيامت

قرآن مجازات‌ها و عذاب‌هاي اخروي وحشتناكي را به گناهكاران وعده داده و حتي در مواردي سخن از عذاب جاودان در جهنم گفته است. سؤال اين است كه چرا و چگونهگناهان محدود آدميان در دنيا مي‌تواند در آخرت مجازات‌هاي حيرت‌انگيز،سهمگين و غيرقابل تحمل را در پي داشته باشد؟ آيا اين با عدل و رحمت الهي سازگار است؟ براي حل اين مشكل، عالمان و مفسران اسلامي گفته‌اند كه رابطة بين مجازات‌هاي اخروي و گناهان انسان در دنيا، رابطه‌اي قراردادي ـ از نوع قوانين موضوعة بشري براي مجازات مجرمان ـ نيست، بلكه رابطه‌اي ذاتي و علي و معلولي است. به عبارت ديگر مجازات‌هاي اخروي، نتيجة طبيعي و ذاتي گناهان ما در دنيا هستند. سپس مثالي مي‌زنند و مي‌گويند در همين دنيا نيز ممكن است شخصي يك يا دو بار مشروبات الكلي بنوشد و همين باعث ابتلاي او به بيماري‌هايي شود كه ساليان درازي او را عذاب دهد. چنين شخصي حق اعتراض ندارد. زيرا نتيجة طبيعي خطاي او تحمل چنين عذابي است. عذاب‌هاي آخرتي نيز همينطور است و هيچ آيين‌نامه‌اي نوشته نشده كه در آن به عنوان مثال به ازاي هر دروغ، فلان مقدار مجازات در جهنم منظور شده باشد، بلكه جنبة باطني اعمال گناهكارانة انسانها در آنجا به صورت عذاب‌هاي دردناك اخروي ظاهر شده و تجسم عيني مي‌يابد. اما در اينجا دو مشكل عمده بوجود مي‌آيد:

1.دنيا و آخرت و قوانين و سنت‌هاي حاكم بر آنها مخلوق خدا هستند. بنابراين توجيهات فوق مشكلي را حل نمي‌كنند. سؤال اين است كه چرا خدا جهان هستي و نظام حاكم بر آن (قوانين و سنت‌هاي طبيعي و ماوراء طبيعي و نظام علي و معلولي) را بگونه‌اي خلق نكرد كه گناهان بشر در دنيا، بطور طبيعي مجازات اخروي سهل‌تر، كوتاه‌تر و قابل تحمل‌تري از آنچه در قرآن آمده است، داشته باشد؟

2.اكنون كه خداوند، انسان و جهان را اينگونه خلق كرده است، آيا نمي‌تواند در قوانين و روابط علي و معلولي آن دخل و تصرف كند و آدميان را از مجازات‌هاي آنچناني در جهنم نجات دهد؟ آيا دست و پاي خدا در برابر نظام هستي و قوانين حاكم بر آن بسته است؟

به نظر مي‌رسد كه توجیهفوق، مصداق بارزي از خلط اعتبار و حقيقت است. زيرا ميزان و نوع مجازات، رابطه‌اي ذاتي و حقيقي و ضروري با جرم و گناه ندارد. اگر واقعاً خداوند (آنگونه كه در آية 3 سورة حمد آمده است) مالك روز جزا باشد، رابطة بين اين دو، نهايتاً اعتباري و قراردادي و لذا قابل تغيير و حتي فسخ است.

اما خوب است ببينيم كه قرآن براي اطمينان دادن به انسان‌ها (از اينكه در آخرت به كسي ظلمي نمي‌شود) چه مي‌گويد؛ آية 40 سورة غافرمي‌گويد:

هر كسي ]در دنيا[گناهي انجام دهد، ]در آخرت[به مثل آن مجازات مي‌شود…

اين مضمون در آية 27 سورة يونس و آية 160 سورة انعام نيز تكرار شده است. اما سؤال اين است كه اصولاً چگونه مي‌توان بگونه‌اي معقول و معنادار، از «مثل» بودن و يا «تناسب» مجازات‌هاي اخروي ـ به صورتي كه در قرآن آمده است ـ با جرايم و گناهان دنيوي آدميان سخن گفت؟ ملاك و معيار «مثل» يا «متناسب» بودن مجازات‌هاي آنچناني در جهنم، با گناهان دنيوي انسان چيست؟چگونه مي‌توان هزاران سال (و در مواردي: بي‌نهايت) سوختن در آتش دوزخ را ـ كه البته با صدها نوع شكنجة‌ طاقت‌فرساي ديگر نيز همراه است ـ «مثل» يا «متناسب» با زنا يا حرام‌خواري و يا دزدي و…دانست؟ 






هیچ نظری موجود نیست: