عمر قانون کثیف متعه یا صیغه کردن را ملغی کرد

جابر بن عبدالله گزارش میدهد:
ما با دادن یک کف دست خرما یا آرد به عنوان مهریه در هنگام زندگی رسول خدا و حکومت ابوبکر ازدواج موقت میکردیم تا زمانی که عمر آن را بخاطر عمر بن حریث ممنوع کرد.
صحیح مسلم، کتاب 008، شماره 3249

ابو ندره میگوید: وقتی که من به همراه جبیر بن عبدالله بودم، مردی به پیش وی آمد و گفت که ابن عباس و ابوزبیر بر سر دو نوع متعه(حج تمتع و ازدواج موقت با زنان) اختلاف نظر دارند، بر آن اساس جبیر گفت: ما هر دوی اینها را در زمان زندگانی رسول الله انجام میدادیم. سپس عمر ما را از انجام آنها منع کرد و ما دیگر آنها را انجام ندادیم.
صحیح مسلم، کتاب 008، شماره 3250

ابن اوریج میگوید: عاتی خبر داد که جبیر بن عبدالله برای حج عمره آمد، و ما به منزلش آمدیم و مردم در مورد چیزهای مختلف از او پرسیدند، و به ازدواج موقت اشاره کردند، و بر این اساس گفت: "بلی! در طول حیات پیامبر و خلافت ابی بکر و عمر ما از ازدواج موقت سود برده ایم"
صحیح مسلم، کتاب 008، شماره 3248

رسول خدا فرمود:
اٌیما رجل و امراه توافقا فعشره ما بینهما ثلاث لیال فان احباان یتزایدا او یتتارکا یعنی هر مرد و زنی که توافق کردند زندگی موقت آن دوتا سه شب است پس از آن اگر دوست داشتند بر آن افزوده یا از هم جدا میشوند.
صحیح بخاری ج۳ ص ۱۶۴

عبد الله بن مسعود روایت می کند که: ما در کنار رسول خدا میجنگیدیم و همسر نداشتیم گفتم بهتر نیست خود را اخته کنیم ؟رسول خدا ما را از این کار بازداشت . سپس به ما اجازه داد تا با پرداخت مهریه (جامعه و امثال آن) زنان را به عقد موقت خود در آوریم . عبد الله سپس این آیه را تلاوت کرد که : یا ایها الذین آمنوا لا تحرموا طیبات ما احل الله ولا تعتدوا ان الله لا یحب المعتدین یعنی ای اهل ایمان پاکیزه هایتان را که خداوند برای شما حلال کرده حرام نکنیدکه خداوند تعدی کنندگان را دوست نمیدارند. سوره مائده آیه ۸۷
صحیح بخاری ج ۳ ص ۸۵ ـــ صحیح مسلم حدیث ۱۴۰۴ ص ۱۰۲۲ ـــ سنن بیهقی ج ۷ ص ۲۰۰مسند احمد ج ۱ ص ۴۲۰ و در حاشیه آن گوید:ابن مسعود به این حکم عمل میکرد .

جابر بن عبدالله روایت میکند که:
در همه دوران رسول خدا و ابوبکر مقداری گندم می دادیم و ازدواج موقت میکردیم تا آنکه عمر به خاطر کاری که عمر بن حریث انجام داده بود آن را منع کرد .
صحیح مسلم حدیث ۱۴۰۵ ص ۱۰۲۳ ـــ شرح نووی ج ۹ ص ۱۸۳ ـــ کنز العمال ج ۸ ص ۲۹۳ مصنف عبد الرزاق ج ۷ ص ۵۰۰ ـــ سنن بیهقی ج ۷ ص ۲۳۷ ــ مسند احمد ج ۳ ص ۳۰۴

عطا از جابر بن عبد الله نقل می کند که :
ما در زمان رسول خدا و ابوبکر وعمر ازدواج موقت میکردیم تا انکه در اواخر خلافت عمر ـ عمربن حریث ـ با زنی ازدواج موقت کرد . (راوی میگوید : جابر بن عبدالله نام زن را برد و من فراموش کردم ) آن زن باردار شد و خبرش به عمر رسید . او را خواست و پرسید چه کسی را شاهد بوده ؟ (عطا گوید :نمی دانم گفت : مادرم یا ولی اش ) عمر که می ترسید فریبی در کار باشد گفت : چرا غیر آنها نبودند.
مصنف عبد الرزاق ج ۷ ص ۲۹۶

عمر بن خطاب گفت :
متعتان کانت علی عهد رسول الله و انا انهی عنهما و اعاقب علیهما : متعه الحج و متعه النساء یعنی :دو متعه در زمان رسول خدا جاری بود و من از آن دو تا نهی می کنم و بر انجام آن کیفر میکنم : متعه حج و متعه زنان
تفسیر قر طبی ج۲ص۳۷۰ ــ تفسیر فخر رازی ج۲ ص۲۰۱ـ کنز العمال ج۸ ص۲۹

از عبدالله بن عمر بن خطاب مردی شامی پرسید ؟ چه می گویی در متعه نساء گفت : البته حلال است گفت : خلیفه پدرت آز آن نهی نموده عبد الله گفت : پیغمبر امر فرموده اگر پدرم نهی نموده قطعا امر پیغمبر مقدم است بر نهی پدرم و من مطیع امر رسول الله می باشم.
مسند احمد جزء دوم ص ۹۵ ـ جامع الاصول 






هیچ نظری موجود نیست: