خلاصه کتاب:تشیع وقدرت در ایران(15): چگونه شاه سلطان حسین قدرت ملایان را به اوج رساند و به ایران خسارت زد

شاه سلطان حسین (1694-1722)
این شاه بی لیاقت ترین و بدترین شاه صفوی بود و دوران وی اوج قدرت یابی ملایان شیعه بود که به اضمحلال موقتی قدرت ملایان انجامید! در این 29 سال سلطنت سلطان حسین ملایان به سرکردگی ملاباشی شاه (محمدباقر مجلسی )با راه و رسم مسلمانی هر بلای بود سر ملت ایران آوردند و آنقدر ستم کردند که خودشان سقوط کردند و باعث کشتار شیعیان ایران بدست سنی ها شدند.

سلطان حسین و اوصاف وی
شاه سلیمان قبل از مرگش وصیت کرد مقامات کشوری یکی از دو فرزندش حسن و یا عباس میرزا را شاه کنند. گفت اگر صلح می خواهید حسین را و اگر افتخار و عظمت ایران را می خواهید عباس میرزا را شاه کنید. آنان حسین را شاه کردند و او اهل حرمسرا بود و ملا صفت نیز بود و همچنین به نحو بیمار گونه از جنگ و خون ریزی بیزار بود و او نادر پادشاه ایران است که هرگز در دوران سلطنتش کسی را شخصا به اعدام محکوم نکرده است و او حتی از کشتن حیوانات خودداری می کرد.
او خیلی بیشتر از سایر شاهان قبلی اهل حرمسرا و زن بارگی بود. او هزار دختر را به حرمسرایش آورد و در ملا عام به شهوترانی خود افتخار می کرد. او 20 کرور تومان خرج حرمسرایش کرد.
این شاه در سال 1706 با شصت هزار از اهل حرمسرا و سپاهی و مقامات کشوری به قم و مشهد سفر زیارتی کرد و و خیمه و خرگاهشان دو فرسخ بود. و خرج این سفر خزانه کشور را خالی کرد و مردم ولایات و شهرهای سر راه او به خاک سیاه نشستند!!!
او ترسو بود و جبرگرای افراطی بود. یکبار قصرش آتش گرفت مانع خاموش کردن شد گفت اگر خواست خداست پس آتش قصر را بسوزاند. 

 در حمله افغانها به ایران روی به آبگوشت جادویی کرد تا به خیال خودش سربازان غیب شوند و راحت تر افغانها را بکشند سپس دست روی دست گذاشت تا افغانها ایران را غرات کردند و شکست دادند و او در امید کمک جنیان و امام زمان بود!!
ص 109

ص109
شاه سلطان حسین و روحانیت
در این دوران قدرت روحانیت به اوج خود رسید تا آنجا که زمام کشور بدست ملایان و متملقان درباری پشتیبان ملایان، افتاد.
علت آن علاقه شاه به طلبگی و ملایی بود و در چهارباغ نیز حجره ملایی داشت. در نتیجه او بسیار زیادتر از شاهان قبلی به ملایان ارادت داشت و دست آنها را برای هر کاری باز گذاشت!

او عملا فرمانبردار ملا محمدباقر مجلسی بود و صوفیان را که حامیان صفوی بودند را به فرمان ملا مجلسی اخراج کرد و آنان نیز رنجیده شدند و در حمله افغانها به ایران هیچ کمکی به صفوی ها نکردند.
در دوران سلطان حسین به سبب ستمهای شاه و ملایان ،شورشهای فراوانی رخ داد که حتی مردم از کشورهای خارجی نظیر روسیه کمک طلبیدند.
مجلسی دشمن مذاهب و ادیان دیگر بود و شاه را به ستم به آنها وادار می کرد که این هم موجب ضعف پایه های حکومت صفوی شد. (هندیان خارجی و ایرانیان ارمنی و زرتشتی و یهودی از ستم شاه و ملا مجلسی در امان نبودند.
در آن زمان اگر مسلمانی یک ارمنی را می کشت با پرداخت یک پیمانه گندم بخشیده میشد! و جالب است بدانید یهودی ها بیش از ارمنی ها تحت ستم بودند.
او دستور داد زرتشتی ها را با زور مسلمان کردند و آتشکده آنها را ویران کرده جایش مسجد ساختند ولی عده ای از زتشتیان توانستند به کرمان مهاجرت کنند و آنجا به دین خود ادامه دهند.

البته فکر نکنید شیعه ها راحت بودند شاه ماموران امربه معروف و نهی منکر را به جان شیعیان انداخته بود و چند بار مردم شیعه از ستم این ماموران قیام کردند مثلا در سال 1714 اصفهانی ها علیه ستم ملایان شورش کردند و خانه میر محمد باقر مجلسی را غارت و اورا مجروح کردند که از آن جراحت مدتی بعد مرد.
در تمام دوران صفویه سیاست شاهان فراهم نمودن تضاد شدید بین شیعه و سنی بود و تا زمانیکه جنبه خارجی داد و دشمنان ایران سنی های عثمانی و ... بودند همه مذاهب و ادیان علیه کشور خارجی متحد میشدند ولی دوران صلح حکومت شاه حسین فرصتی شد تا بر سنی ها ستم فراوان کردند.
ستم آنها به سنیان شامل سنیان افغانستان شد و بقدری سنیان افغان را آزاد دادند تا آنان علیه ایران جنگیدند و شیعیان بسیاری را کشتند و به حکومت صفوی ها و ملایان پایان دادند!
ص115
.
.
.
.
...





هیچ نظری موجود نیست: